کشته شدن کوروش بزرگ و انتقال پادشاهی به کبوجیه (کمبوجیه)

به مناسبت روز 6 خرداد روز کشته شدن کورورش کبیر و جشن خردادگان

در سال ۵۳۰ پیش از میلاد کوروش کبیر دست به یک لشکرکشی علیه ماساژتهای اسیای مرکزی میزند. درباره علل و مراحل عملیات نظامی٬ گواهیهای اطمینان بخشی در اختیار نداریم زیرا حال و احوال مرگ کوروش کبیر به سرعت در هاله ای از افسانه قرار گرفته است به دلیل انکه جنگ میان جهانگشای بزرگ و ملکه ماساژتها٬ تومیریس تاثیر خارق العاده ای بر دنیای تصورات زمان داشته است. اما حداقل ان است که این لشکرکشی تازه نشانه ای است از انکه قدرت پارسی برای حفظ استیلای خود با چه دشواریهایی رو در رو بوده است.

  کوروش کبیر٬ پیش از عزیمت٬ تدابیری برای جانشینی خود اندیشده بود. او پسر ارشد خود کبوجیه را که قصد داشت پادشاهی خود را به او بدهد به پارس فرستاد. این تذکر هرودت یک بند از کتزیاس تایید میکند. کزنفون در مفهومی داستان شده به روایت خود شرایط و احوال مرگ کوروش در پارس شرح میدهد.واپسین سخنانی که پادشاه محتضر در حضور دو پسر خویش کبوجیه ارشد و کهتر بیان داشته است٬ نقل میکند. این تنااخسارس یا تنییوخسارکس همان است که در کتیبه بیستون و در چندین سند بابلی٬ اسم بردیا یافته است و هرودت او را اسمردیس نامیده است. مطابق این نقل قول انگاه کوروش به تقسیم وظایف و تکالیف میان فرزندان خود پرداخته است.

ادامه نوشته

تاریخچه سیزده به در

در باورهای مردم ایران باستان کیومرث آغاز آفرینش است.طبق آنچه ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه گفته است : مشیه و مشیانه که پسر و دختر دوقلوی کیومرث بودند روز سیزده فروردین به وسیله گره زدن دو شاخه با هم ازدواج کردند.

 

و امروز هم دختران و پسران دم بخت برای به همین منظورنیت می کنند و سبزه گره می زنند....

اما باید آگاه باشیم که در هیچ جایی نوشته نشده که سیزدهمین روز فروردین نحس است. مثلا در صفحهً 266 آثارالباقیه جدولی برای سعد و نحس بودن روزها آورده شده که در آن روز سیزده نوروز که متعلق به ایزد تیشتر است کلمه سعد آمده است.عده ای معتقدند که چون در اسلام عدد 13 نحس است ایرانیان پس از گرویدن به اسلام این روز را نحس دانسته اند !

عبدالله مستوفی در کتاب «شرح زندگانی من» چگونگی انجام این مراسم در دورهٔ قاجار را با ذکر جزئیات شرح داده‌است. ادوارد یاکوب پولاک هم که شناخت کاملی از این جشن نداشته است در مورد مراسم سیزده‌به‌در چنین می‌نویسد:

سرانجام روز سیزدهم، یعنی آخرین روز عید فرا می‌رسد. مطابق با یک رسم کهن گویا تمام خانه‌ها در چنین روزی معروض خطر ویرانی هستند. به همین دلیل همه از دروازهٔ شهر خارج می‌شوند و به باغ‌ها روی می‌آورند!!

دکتر فریدون جنیدی می گوید : « سبزه ای که برای خوان نوروزی سبز می کردند و تا روز سیزدهم خرم می ماند را در این روز که تیشتر نام داشت و برای سپاس از تیشتر ایزد که آب را به جهانیان نثار می کند به آبهای روان نثار می کردند.»

 

در جائی دیگر آمده ......

 

جمشید شاه پیشدادی روز سیزده نوروز را در صحرای سبز و خرم خیمه و خرگاه بر پا می کند و بارعام می دهد و چندین سال متوالی این کار را انجام می دهد که در نتیجه این مراسم در ایران زمین به صورت سنت و آیین درمی آید و ایرانیان از آن پس سیزده بدر را بیرون ازخانه در کنار چشمه سارها و دامن طبیعت برگزار می کردند اما برای بررسی دیرینگی جشن سیزده به در از روی منابع مکتوب ، تمامی منابع مربوط به دوران قاجار می باشند و گزارش به برگزاری سیزده به در در فروردین یا صفر داده اند ، از همین رو برخی پژوهشگران پنداشته اند که این جشن بیش از یکی دو سده دیرینگی ندارد اما با دقت بیشتر در می یابیم که شواهدی برای دیرینگی این جشن وجود دارد دکتر غیاث آبادی پژوهشگرتاریخ وفرهنگ ایران باستان و باستان ستاره شناس در این باره به گسترش بسیار، تنوع و گوناگونی شیوه های برگزاری این جشن اشاره می کند که بر پایه ی قواعد مردم شناسی و فرهنگ عامه ، هر چقدر دامنه ی گسترش باوری فراخ تر و شیوه های برگزاری آن متفاوت تر باشد ، نشان دهنده ی دیرینگی بیشتر آن است.

همچنین مراسم مشابه ای که به موجب کتیبه های سومری و بابلی از آن آگاهی داریم، آیین های سال نو در سومر با نام « زگموگ » و در بابل با نام « آکیتو» دوازده روز به درازا می کشیده و در روز سیزدهم جشنی در آغوش طبیعت برگزار می شده. بدین ترتیب تصور می شود که سیزده بدر دارای سابقه ای دست کم چهار هزار ساله است.

این روز مطابق با جشن پوریم یهود است....

در این تاریخ و با کشته شدن هامان وزیر، دست یهودیان در اقصا نقاط امپراطوری بزرگ ایران به خون هزاران ایرانی آغشته شد تا زمینه ای شودبرای تسلط یهود بر امپراطوری ایران زمین در عهد خشایارشاه. سالهاست عدد 13 برای ایرانیان نحس می باشد و سالهاست ایرانیان به تاسی از نیاکان خود 13 فروردین از خانه خارج می شوند و به دامان کوه و بیابان پناه می برند تا در خانه به دست یهود کشته نشوند.

از کودکی فقط بهمان گفته اند 13 فروردین روز طبیعت است و پناه بردن به طبیعت. از تاریخچه آن هم که سوال کرده ایم جواب داده اند این از رسوم قدیم ایرانیان است ولی هیچکس منشا این رسم را برایمان بازگو نکرد.


حال خوب است بدانیم که چرا ما ایرانیان 13 فروردین از خانه ها بیرون می زنیم و چرا یهودیان "جشن پوریم " خود را که اتفاقا مصادف با 13 فروردین برگزار می کنند که با بریدن کیکی که شمایل مرد ایرانی - هخامنشی (هامان) است شروع می کنند و در جشنشان به کودکانشان دارت هامان هدیه می دهند. دارتی که عکس هامان در وسط آن نقش بسته و کودکانشان به آن پرتاب می کنند بعنوان بازی!

haman کیک هامان

بد نیست بدانید همین دیروز که اسم هامان را در بخش تصاویر گوگل سرچ می کردم به سایتی برخوردم که طرز تهیه کیک هامان برای جشن پوریم )۱۳فروردین) را آموزش می داد :

سایت آموزش کیک هامان

haman1

haman2

haman3

haman4

haman5

haman6

haman7

این بود درس آشپزی امروز ما. از سیزده بدر که برگشتید درباره اش تامل بفرمائید.

تصویری از جشن پوریم. که بچه ها نمایشی از واقعه تاریخی استر و مردخای و قتل هامان را بازی می کنند. عکس از سایت متعلق به یهودیان گرفته شده:

 

به شمشیری که دست یکی از بچه هاست دقت کنید.

در جشن پوریم ۱۳ فروردین کیکی که شمایل مردان تاریخ باستان هخامنشی را دارد و معروف است به کیک هامان (وزیر لایق خشایارشاه) توسط کودکان با چاق تکه تکه و خورده می شود.

جشن پوریم

تاریخچه نوروز باستان

نوروز، از جشن‌هاي باستاني ايرانيان است. در زمانهاي کهن، جشن نوروز در نخستين روز فروردين آغاز مي‏شد، ولي مشخص نيست که چند روز طول مي‏کشيده‏است. در بعضي از دربارهاي سلطنتي جشن‏ يک ماه ادامه داشته ‌است. مطابق برخي از اسناد، جشن عمومي نوروز تا پنجمين روز فروردين برپا مي‏شد، و جشن خاص نوروز تا آخر ماه ادامه داشت. شايد بتوان گفت، در طي پنج روز اول فروردين جشن نوروز جنبه ملي و عمومي داشت، در حاليکه طي باقيمانده ماه، هنگامي‏که پادشاهان مردم عادي را به دربار شاهنشاهي مي‏پذيرفتند جنبه خصوصي و سلطنتي داشت.نوروز، از جشن‌هاي باستاني ايرانيان است. در زمانهاي کهن، جشن نوروز در نخستين روز فروردين آغاز مي‏شد، ولي مشخص نيست که چند روز طول مي‏کشيده‏است. در بعضي از دربارهاي سلطنتي جشن‏ يک ماه ادامه داشته ‌است. مطابق برخي از اسناد، جشن عمومي نوروز تا پنجمين روز فروردين برپا مي‏شد، و جشن خاص نوروز تا آخر ماه ادامه داشت. شايد بتوان گفت، در طي پنج روز اول فروردين جشن نوروز جنبه ملي و عمومي داشت، در حاليکه طي باقيمانده ماه، هنگامي‏که پادشاهان مردم عادي را به دربار شاهنشاهي مي‏پذيرفتند جنبه خصوصي و سلطنتي داشت.

تاريخچه

جشن نوروز از آيين‌هاي باستاني و ملي ايرانيان مي‌باشد. اگرچه مطالبي کلي در تعداد اندکي از کتابهاي نوشته شده در روزگار ساسانيان درباره جشن نوروز وجود دارد.

با استناد بر نوشته‌هاي بابليها، شاهان هخامنشي در طول جشن نوروز در ايوان کاخ خود نشسته و نمايندگاني را از استان‌هاي گوناکون که پيشکش‌هايي نفيس همراه خود براي شاهان آورده بودند مي‌پذيرفتند. گفته شده که داريوش کبير، يکي از شاهان هخامنشي ، در آغاز هر سال از پرستشگاه بأل مردوک، که از خدايان بزرگ بابليان بود ديدن مي‌کرد.همچنين پارتيان و ساسانيان همه ساله نوروز را را با برپايي مراسم و تشريفات خاصي جشن مي‌گرفتند. صبح نوروز شاه جامه ويژه خود را پوشيده و به تنهايي وارد کاخ مي‌شد. سپس کسي که به خوش قدمي شناخته شده بود وارد مي‌شد. و سپس والامقام‌ترين موبد در حالي که همراه خود فنجان، حلقه و سکه‌هايي همه از جنس زر، شمشير، تير و کمان، قلم، مرکب و گل داشت در حين زمزمه دعا وارد کاخ مي‌شد. پس از موبد بزرگ ماموران حکومت در صفي منظم وارد کاخ شده و هداياي خود را تقديم شاه مي‌کردند. شاه پيشکش‌هاي نفيس را به خزانه فرستاده و باقي هدايا را ميان حاضران پخش مي‌کرد. چند روز مانده به نوروز، دوازده ستون با آجرهاي گلي در محوطه کاخ برپا شده، و دوازده نوع دانه گياه مختلف بر بالاي هريک از آنها کاشته مي‌شد. در روز ششم نوروز، گياهان تازه روييده شده بر بالاي ستونها را برداشته و آنها را کف کاخ مي‌پاشيدند و تا روزی که به آن روز مهر مي‌گفتند، آنها را برنمي داشتند.
جشن‌هايي که از آن روزگار به يادگار مانده، هيچ يک به طول و تفصيل نوروز نيست. نوروز جشني است که يک جشن کوچک‌تر (چهارشنبه سوري) به پيشواز آن مي‌آيد و جشني ديگر (سيزده به در) به پایان می رسد.

نوروزت خجسته باد ای ایرانی پاک نهاد


با افتخار از هر کجایِ این سرزمین خاکی باشم ........


 به عشق وطن و بنام وطن و به پاسِ احترامِ سرزمینِ مادری . خواهم بود ....


نژادم آریایی ....


قومِ من عاشق صلح و دوستی و نشانم زادۀ مهربان مادریست ....


که مرا زگهواره تا گور به علم و دانش بشری رهنما بود .


 و به هر دوستی که از خاک یا سرزمینِ دیگری باشد هنگام دست دادن و

 ابراز علاقه و پیوندِ آشنایی .


با شوق و عشق ابراز می نمایم .... من ایرانی هستم ....


خواه تبار ترک ..کرد .لر .بلوج .... فارس و.. باشم .من ایرانیم وبه ایرانی

بودنم افتخار می کنم 



نوروزت خجسته باد ای ایرانی پاک نهاد

نوروز و مهرگان

از یک طرف می‌بینیم که در عهد هند و اروپائی سال از اول تابستان «انقلاب

صیفی» و با ماه تیر آغاز می‌شده و دلیل آن لغت (میذیایری) است که اسم

گاهنبار پنجم از شش گاهنبار (جشن) سال است. این جشن در حوالی «انقلاب

شتوی» برپا می‌شده و معنای لغوی آن «نیمۀ سال» است. از بیان بندهشن

پهلوی چنین بر می‌آید که (میذیایری) در اصل در حوالی انقلاب شتوی (اول

جدی) و بنابراین اول سال در حوالی انقلاب صیفی (اول سرطان) و مطابق

(میذیایری شم) بوده است.

ادامه نوشته

جشن سال نو نزد آریائیان

این جشن در اصل یکی از دو جشن سال آریائی بود: آریائیان در اعصار باستانی دو فصل گرما و سرما داشتند. فصل گرما شامل بهار و تابستان و فصل سرما شامل پائیز و زمستان می‌شد. فصل سرما در اوستائی زیمه Zima و فصل گرما همه Hama خوانده شده. در زمانی بسیار کهن فصل سرما شامل ده ماه و فصل گرما شامل دو ماه بود، چنان‌که در وندیداد فرگرد اول بند 2 و 3 آمده، ولی بعدها در دو فصل مزبور تغییری پدیدار گشت چه تابستان دارای هفت ماه و زمستان پنج ماه گردید، چنان‌که این امر نیز در شرح بندهای نامبرده از وندیداد مسطور است

 

ادامه نوشته

دعای تحویل سال پارسی

تصویر

پیشا پیش نوروز ۲۵۷۱ایرانی


۷۰۳۴آریایی


 

۳۷۵۰ زرتشتی


و۱۳۹۱ خورشیدی را ب تمام


 

دوستان شاد باش گویم:

 

www.cyrusss.blogfa.com(نوروز 2571خجسته)هزاره های فراموش شده 

دعای تحویل سال پارسی :


گشت گرداگرد مهر تابناک ، ایران زمین


روز نو آمد و شد شادی برون زندر کمین 


ای تو یزدان ، ای تو گرداننده ی  مهر و سپر  


برترینش کن برایم این زمان و این زمین

آداب و آئین جشن سنتی ایرانیان چهارشنبه سوری

 

تصویر

يکی از آئينهای سالانه ايرانيان چهارشنبه سوری يا به عبارتی ديگر چارشنبه سوری است.

ايرانيان آخرين

سه شنبه سال خورشيدی را با بر افروختن آتش و پريدن از روی آن به استقبال نوروز می روند. چهارشنبه


سوري، يک جشن بهاري است که پيش از رسيدن نوروز برگزار مي شود.مردم در اين روز برای دفع شر


و بلا و برآورده شدن آرزوهايشان مراسمی را برگزار می کنند که ريشه اش به قرن ها پيش باز می


گردد.  مراسم ويژه آن در شب چهارشنبه صورت می گيرد برای مراسم در گوشه و کنار کوی و برزن نيز


بچه ها آتش های بزرگ می افروزند و از روی آن می پرند و ترانه (سرخی تو از من ، زردي من از تو )


می خوانند.ظاهرا مراسم چهارشنبه سوری برگرفته از آئينهای کهن ايرانيان است که همچنان در ميان آنها و


با اشکال ديگر در ميان باقی بازماندگان اقوام آريائی رواج دارد. در ايران باستان هفت روز هفته نداشتيم.در


ايران كهن هر يك از سي روز ماه، نامي ويژه دارد، كه نام فرشتگان است. شنبه و يکشنبه و... بعد از تسلط


اعراب به فرهنگ ايران وارد شد.بنابراين اينکه ما شب چهارشنبه ای راجشن بگيريم( چون چهارشنبه در


فرهنگ عرب روز نحس هفته بوده ) خودش گويای اين هست که چهارشنبه سوری بعد از اسلام در ايران


مرسوم شد." "برای ما سال ۳۶۰ روز بوده با ۵ روز اضافه ( يا هر چهار سال ۶ روز اضافه ). ما در اين


پنج روز آتش روشن می کرديم تا روح نياکانمان را به خانه هايمان دعوت کنيم." "بنابراين، اين آتش


چهارشنبه سوری بازمانده آن آتش افروزی ۵ روز آخر سال در ايران باستان است و زرتشتيان به احتمال


زياد برای اينکه اين سنت از بين نرود، نحسی چهارشنبه را بهانه کردند و اين جشن را با اعتقاد اعراب


منطبق کردند و شد چهارشنبه سوری."بخش كردن ماه به چهار هفته در ايران ،پس از ظهور اسلام است و


شنبه و يك شنبه و دوشنبه و ........ناميدن روز هاي هفته از زمان رواج آن .شنبه واژه اي سامي و درآمده


به زبان فارسي و در اصل "شنبد" بوده است.   "سور "در زبان و ادبيات فارسي و برخي گويش هاي ايراني


به معناي "جشن"،"مهماني"و "سرخ" آمده است.

 

ادامه نوشته

چهارشنبه سوری

پیشاپیش چهارشنبه سوری بر همه دوستان آریاییم خجسته باد


بیا در غروب اخرین سه شنبه سال برای


گرد گیری افکارمان اتشی بیافزاییم


کینه ها را بسوزانیم زردی خاطرات بد را


به اتش و سرخی عشق را از اتش بگیریم


و اتش نفرت را در وجودمان خاموش کنیم


 IMG4UP

تاريخچه عيد نوروز

تصویر

ادامه نوشته