وضعیت سد داریوش هخامنشی


هر دم از این باغ بری میرسد


و باز هم افتضاح مسئولان

اخه تا کی باید در مورد بناهای تاریخی و مهم کشور بی تفاوت باشیم


نمیدونم چی بگم


قضاوت باخودتون


آنطور که فعالان میراث‌فرهنگی به خبرگزاری میراث‌فرهنگی اطلاع داده‌اند وضعیت سد داریوش هخامنشی در شرایط عادی توصیف نمی‌شود. آسیب‌های طبیعی، میزان رطوبت و نم‌زدگی را در این اثر تاریخی افزایش داده و به‌تازگی محل تجمع زباله و تعداد کثیری از معتادان شده است.
 
«علیرضا صادقی امیری» فعال میراث‌فرهنگی در این باره می‌گوید: ایرانیان در گذر تاریخ بویژه دوره هخامنشی مهارت بسیاری در سدسازی و پل‌سازی داشته‌اند. در این میان سد داریوش هخامنشی (سنگ دختران) که در تاریخ 1 /9 /1388 به‌شماره 27514 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده نمونه‌ای کم‌نظیر و تقریبا سالمی در ساختار مهندسی سازه به‌شمار می‌رود.

صادقی امیری همچنین تاکید کرد: با وجود ارزش‌های معماری که این اثر تاریخی دارد اما بسیار مهجور واقع شده است. این درحالی است که آسیب‌های عوامل جوی و رودخانه و سد درودزن سبب شده که سد داریوش هخامنشی با نم‌زدگی و افزایش رطوبت مواجه شود.

به‌گفته این فعال میراث‌فرهنگی، نم‌زدگی و رطوبت از یک سو، تغییر کاربری این اثر تاریخی به پاتوق معتادان باعث شده که گردشگران از بازدید سد داریوش هخامنشی خودداری کنند. در این میان پل قاجاری مشیر که در دشت ارژن واقع شده و در تاریخ 4 /5/ 1387 به‌شماره 2411 در فهرست  آثار ملی ایران قرار گرفته وضعیت مشابه سد داریوش هخامنشی را دارد و از  روند تخریبی و آسیب‌های معتادان در امان نمانده است. 

طبق اطلاعات و تصاویر موجود، برکه‌، نیزارها، تاق چشمه و حجره‌های این بناهای تاریخی به‌جای آنکه جاذبه‌ای برای گردشگران محسوب شود تبدیل به مکان امن معتادان شده است. فعالان میراث‌فرهنگی از مدیران و مسئولان سازمان میراث‌فرهنگی انتظار دارند که نسبت به حفاظت از این آثار تاریخی تلاش بیشتری داشته باشند. چراکه‌ تجمع زباله‌ در پیرامون بنا و رودخانه، حجم بالای یادگاری نویسی در بدنه پل‌ها و فرو ریختن پایه های پل‌ها از سال‌های گذشته این آثار را رو به‌ویرانی قرار داده است.

تصاویر: کشف یک بنای مذهبی هخامنشی

باستان شناسان ایرانی و ایتالیایی موفق به کشف بقایای یک بنای عظیم در تخت جمشید شده اند آنها احتمال می دهند که این بنا کاربری مذهبی داشته و با پشتوانه حکومت در دوره کوروش هخامنشی ساخته شده باشد.

علیرضا عسگری سرپرست هیات کاوش و باستان شناسی در شهر پارسه به مهر، گفت: مطالعات شهر پارسه از مدتی پیش آغاز شده است و در کاوش های فصل پنجم آن، در حریم درجه یک و سمت شمال غربی شهر پارسه، یک بنای بزرگ که به احتمال زیاد در دوره کوروش هخامنشی ساخته شده کشف شد. این بنا آجرهای لعاب دار رنگی دارد که با موتیف نقش حیوانات اسطوره ای همراه است.

عسگری بیان کرد: این بنا در شهر پارسه یعنی شهری که توسط داریوش هخامنشی بنیان گذاشته، واقع شده است اما به نظر می رسد زمان ساخت بنا متعلق به دوره کوروش هخامنشی بوده باشد چون نقش مایه های به کار رفته در آجرهای لعاب دار بنا، شبیه به نقش مایه هایی است که در بابل و بین النهرین نیز وجود دارند.

عسگری ادامه داد: کوروش در سال 539 قبل از میلاد، بابل را فتح کرد و احتمالاً تعدادی از هنرمندانی که در بابل مستقر بودند به منطقه فارس کوچانده شده و این بنا را در این مکان ساخته اند.

وی ادامه داد: از سال 521 قبل از میلاد که داریوش یکم به قدرت رسید تا سال 486 قبل از میلاد که خشایارشاه روی تخت سلطنت نشست، تغییر و تحولات مذهبی زیادی انجام شد و حضور بابلی ها در شهر پارسه از این دیدگاه پرسش برانگیز است که آیا هخامنشیان با تعامل مذهبی جامعه کاهنان بابلی در دوره داریوش مواجه بوده اند یا خیر.

عسگری درباره ابعاد این بنا توضیح داد: این بنا در ابعاد 33 در 33 متر با دیوارهایی به پهنای 10 متر و هزاران آجر که تمام نمای بیرونی آن دارای آجر لعاب دار  است ساخته شده است و در داخل آن نیز اتاقی به ابعاد 10 در 10 متر وجود دارد.

وی گفت: پس از 5 سال مطالعه و کاوش، با کشف خط میخی بابلی _ آکدی و مطالعه نقوش سمبل های ایزدان بابل در بنا متوجه شدیم که این بنا متعلق به آغاز دوره هخامنشی است که تا کنون در شهر پارسه ناشناخته مانده بود.

سرپرست هیات کاوش و باستان شناسی در شهر پارسه ادامه داد: برنامه مطالعات این فصل از کاوش ها تا چند روز دیگر به پایان می رسد منتها با توجه به اشیای باقی مانده از این کاوش، مطالعات همچنان ادامه دارد تا بدانیم این بنا حکومتی است یا مذهبی. اما تردیدی در این وجود ندارد که بسیار بزرگ بوده و برای ساخت آن به پشتوانه حکومتی احتیاج داشته است با این حال می تواند یک بنای مذهبی از دوره هخامنشی نیز باشد.

وی درباره بقایای به جا مانده از این بنا گفت: سازه های معماری متعددی از بنا به جا مانده که بیشتر آنها آجرهای لعاب دار و یک کتیبه میخی است که در موزه تخت جمشید نگهداری می شوند.

وی ادامه داد: این بنا یک بنای بزرگ حکومتی است که تا به حال به دست آمده و در معماری آن به صورت گسترده از آجر به جای سنگ استفاده شده و زمان ساخت آن نیز در دوره کوروش بوده است.

وی به یکی از شگفتی های معماری در این بنا اشاره کرد و گفت: از ملات اندود قیر در بین آجرهای ساختمان به منظور جلوگیری از نفوذ رطوبت در بخش فندانسیون آن استفاده شده است.

عسگری گفت: امیدواریم به دلیل اهمیتی که این بنا در تاریخ ایران دارد همچنان بتوانیم کارهای مطالعاتی آن را در سال های آینده ادامه دهیم. بسیاری از بخش های تخت جمشید هنوز مطالعه نشده و به حفاظت جدی نیاز دارد چون هنوز آثار ناشناخته بسیاری در آن باقی مانده است.

وی تصریح کرد: از چند سال پیش تیم مشترک ایران و ایتالیا به سرپرستی من و دکتر پی یر فرانچسکو کالیری از دانشگاه بولونیای ایتالیا برنامه مطالعاتی شهر پارسه را انجام می دهیم که در این بین پژوهشکده میراث فرهنگی، بنیاد پژوهشی پارسه- پاسارگاد با ما همکاری کردند و اداره میراث فرهنگی استان فارس نیز به حمایت از ما برخاستند. تصاویر خبرگزاری میراث فرهنگی از بنای کشف شده در نخت جمشید را می بینیم: 







10 تابلو برتر هنری جهان

تصاویر زیر مربوط به شاهکارهای هنری است که اغلب بعد از مرگ آفریننده آن به شهرت رسیده و برخی از ابعاد آنها تنها طی سالهای اخیر و ابداع تکنولوژی ها روز کشف شد.

قیمت این آثار بسیار گران است و تعیین ارزش مالی بیشتر آنها  برای کارشناسان بسیار دشوار است .

مونالیزا
اثر: لئوناردو داوینچی
محل نگهداری: لوور، پاریس- 06-1503

 

این صورت با لبخند مرموزش خودش با هنر مترادف شده است و قطعا مشهورترین نقاشی ای است که همه‌مان می‌شناسیم و تقریبا تاثیرگذارترین پرتره در طول تاریخ نیز بوده است.

شب پرستاره
اثر: وینسنت ون گوک

محل نگهداری: موزه هنرهای معاصر، نیویورک، 1889

 

 

بی شک این اثر هنری بهترین دوست داشتنی‌‌ها را به نمایش گذاشته و اما نوابغ را نیز به دردسر انداخته است. گویا هنرمند قصد داشته در طول نیم قرن یا بیشتر با استفاده پرمعنی اش از رنگ نوابغ و هنرمندان سراسر جهان را تحت تاثیر قرار دهد.
گلهای آفتابگردان
اثر: وینسنت ون گوک
محل نگهداری: لندن، گالری ملی، 1888

 

ون گوک بعد از ترک کردن زادگاهش هلند به قصد جنوب فرانسه برای تشکیل انجمن هنری، این گلهای آفتابگردان را نقاشی کرده است. او این اثر را برای تزئین اتاق خواب دوستش پل گوگن نقاشی کرد. ون گوک سال بعد یعنی سال 1889 کپی دیگری نیز از این نقاشی کشید و شاید هم کپی دیگری در سال بعدتر. کپی‌‌ها و نسخه‌‌های متفاوت دیگری از این تابلو نیز به شاگردان او نسبت داده شده است. این گلهای هنری معروف در قلبشان نمونه ساده‌ای از ایجاز زندگی را به نمایش می‌گذارند؛ آنها چرخه‌‌های متفاوت زندگی ما هستند، شکوفه‌‌های شاداب و باطراوت تا پژمردگی و نابودی...
موج نهم
اثر: ایوان آیوازوفسکی 1850
محل نگهداری: موزه دولتی روسیه، سن پترزبورگ

 

تابلوی موج نهم شاهکاری واقعی است. آیوازوفسکی در این نقاشی که تلاش شوم گروهی را برای نجات یافتن از امواج بی‌رحم اقیانوس نشان داده، به کمال تکنیکی ناب خویش دست یافته است. با وجود این قوی‌ترین بخش این کمپوزیسون در مرکز نقاشی قرار دارد که مرموز‌ترین و عرفانی‌ترین بخش و نمایش دهنده تشعشعات خورشید می‌باشد و به صحنه با طیفی از رنگهای قوی سبز و صورتی روشنایی بخشیده است. همچنین بارها از این نقاشی به اسم زیباترین نقاشی روسی نام برده شده است.
گالری علوفه
اثر: جان کنستابل 1821
محل نگهداری: گالری ملی، لندن

 

این تابلو به عنوان بزرگترین نقاشی بریتانیایی ارزشمند و مورد تقدیر واقع می‌شود، اما وقتی که برای اولین بار در سال 1821 در آکادمی ‌سلطنتی نمایش داده شد (با عنوان: نیم روز)، در پیدا شدن خریدار ناکام ماند. ولی وقتی در فرانسه تئودور گریکالت این اثر را تحسین کرد بیشتر مورد توجه قرار گرفت. و بالاخره وقتی در یک سالن در پاریس همراه با تابلوهای دیگر کنستابل نمایش داده شد شور و هیجان بیشتری را برانگیخت (گفته شده که حضور داشتن نقاشی‌‌های دیگر کنستابل در این نمایشگاه یک هدیه برای گریکالت که خیلی زود و در همان سال فوت کرد، به شمار می‌آمده). در این نمایشگاه تابلوی گالری علوفه به طور قطع به عنوان برنده مدال طلایی که توسط چارلز ایکس از فرانسه اهدا می‌شد انتخاب شده بود. آثار کنستابل در این نمایشگاه تحت تاثیر و الهام گرفته از نقاش‌‌های فرانسوی مثل اوژن دلاکروا بود.
برج بابل
اثر: پیتر بروگل مهتر 1563
محل نگهداری: موزه کانستیستوریس، وین

 

موضوع این نقاشی سازه برج بابل است؛ در کتاب مقدس آمده که این برج ساخته دست بشر برای رسیدن به بهشت بوده. بروگل در نشان دادن معماری برج بابل با طاق‌‌ها بیشمار و نمونه‌‌های دیگر از مهندسی رومی، عمدا کلسئوم روم را تداعی کرده است. هدف او از این نقاشی این بوده که خطرات غرور بشر و شاید هم زیانبار بودن عقلانیت کلاسیک در مواجه با الاهیت را نشان دهد.
تمرر جنگجو به آخرین لنگرگاهش کشیده می‌شود تا از هم باز شود
اثر: جی.ام.دبلیو. ترنز 1838
محل نگهداری: گالری ملی، لندن

 

در مهم‌ترین بخش نقاشی، یعنی کشتی جنگی قدیمی، ترکیب بندی اثر غیر عادی است، که در سمت چپ تصویر جا داده شده یعنی جایی که بر شکوه و جلال اثر تاکید می‌شود و اکثر رنگهای شبح گونه آن در گوشه ای از مثلثی قرار گرفته است که در دو گوشه دیگر آن آسمان آبی و همچنین مهی که به سوی آسودگی خیال پیش می‌رود، قرار دارد. زیبایی قایق کهنه در کنتراست قوی و رنگهای سیاه و چرکین قایق با بخارهایی نمود پیدا می‌کند که به سرعت از روی سطح دریاچه بلند می‌شود؛ "مثل بخار آب". در سال 2005 این نقاشی به عنوان عالی‌ترین اثر هنری در گالری هنر بریتانیا انتخاب شد.
گشت شبانه
اثر: رامبرانت وان رین 1642
محل نگهداری: آمستردام، Rijksmuseum

 

از این نقاشی به عنوان بهترین کار رامبراند نام برده شده است، چرا که این اثر تمام الگوهای نقاشی را شکسته تا حدی که تمام نقاشان چهره آن دوران از خلق این اثر ابراز نگرانی و ناراحتی کردند. این نقاشی به تازگی به نمایش گذاشته شده و به عنوان یکی از بهترین آثار اروپای شمالی به بازدیدکنندگان ارائه می‌شود.
خوک چران، بریتانی
اثر: پل گوگن 1888
محل نگهداری: موزه هنر شهر لس آنجلس

 

گوگن یکی از نقاشان پیشرو پست امپرسیونیست به شمار می‌آید. این نقاشی رنگین نسبت به نقاشی‌‌های دیگر گوگن به سبک پخته خاص خودش فضاهای رئال بیشتری دارد. "خوک چران" با کشاورز و خوکهایش و پس زمینه ای از خانه‌‌های کوچک روستایی و آسمان، از پیش زمینه ای متفاوت برخوردار است. رنگهای قوی و تکه تکه یکی از سبکهای خاص و متعلق به گوگن است.
دو خواهر (روی تراس)
اثر: پیر آگوست رنوآر 1881
محل نگهداری: موسسه هنری شیکاگو

 

تجلیل از زیبایی بهار و پیمانهای دوران جوانی، در تابلوی دو خواهر (روی تراس) سبک تکنیکی و کمپوزیسیون درست، نمایش هنرمندانانه رنگهای لرزان باطراوت به خوبی مشهود است. اکثر تصاویر نقاشی در اندازه واقعی قضایی سطحی را در جلوی تراس اشغال کرده اند؛ و در پشت آنها فضایی پرنشاط و پر از برگ مورد توجه قرار می‌گیرد که به نحو بسیار شدیدی روی فرمها و شکلهای نقاشی شده فوکوس می‌کند. صورت دو دختر به شدت بر اصول نقاشی جدید رنوآر تاکید داشته و آن را آشکار می‌کند و رنگ صورتها تحت تاثیر سایه‌‌ها یا بازتابها قرار نگرفته است. رنگ چشمهای دختر کوچک بسیار شفاف و واضح، به رنگ آبی ترانسپورانت و شفاف، ما را به تماشا کردن جهان با نگاهی تازه و از دید چشمانی بی‌گناه دعوت می‌کند.

گاهشمار شگفت انگیز 3000 ساله در ایران

زمانی که این خبر را شنیدم و بعد تحقیق کردم خیلی افسوس خوردم که چیزی به این بزرگی و تاریخی در کشورمون هست ولی ازش یا بی اطلاع هسیم یا بی تفاوت نمیدانم مسوءلان ما کی به فکر خواهند افتاد

ولی به حتم میدانم که این یا این آثار گرانقدر رو اروپاییان داشتند الان بهترین بهره رو ازش میبردن

ولی ما...


بنايي با معماري‌ خاصي در «نقش رستم» وجود دارد كه از زمان ورود اسلام به ايران به اشتباه، اعراب نام «كعبه زرتشت» را به آن دادند، چون كاربرد واقعي آن را نمي‌دانستند. آن زمان فكر مي‌كردند كه هر ديني بايد براي خود بُتكده يا عبادتگاهي داشته باشد، براي همين فكر كردند اين بنا هم مركزيت يا كعبه زرتشتيان است.


در ديوار داخل اين ساختمان لغت «کعبه» حکاکي شده است. در کتاب‌هاي زرتشتي آمده است که حضرت زرتشت «زاراتشترا» در اين محل، نيايش مي‌کرده است. اعراب، لغت کعبه را از پارسي پهلوي گرفتند. همان‌طور که در زمان داريوش کبير به كشور «عمان» امروزي «مکه» مي‌گفتند؛ بنابراين كلمه مكه نيز فارسي است.

 

 

در محاسبه روز نوروز در کتب زرتشتي نوشته شده است که زرتشت در اين رصدخانه، محل شروع نوروز را محاسبه کرد. نوروز در روز اول فروردين از محلي شروع مي‌شود که اولين اشعه آفتاب در آنجا بتابد. بر اساس برآورد گاهنامه زرتشت، هر 700 سال يک‌بار نوروز از ايران شروع مي‌شود. آخرين‌باري که نوروز از ايران شروع شد، 300 سال پيش بود. در سال 1387، نوروز از پاريس و بروکسل و در سال 1388 ار تورنتو و نيويورک شروع شد. سال آينده هم نوروز از محلي بين آلاسکا و هاوايي شروع خواهد شد.


از آن زمان تا به امروز، يعني قرن بيست و يكم ميلادي، كاربرد و تعريف اين بنا كشف نشده بود. خوشبختانه پژوهشگر ايراني «رضا مرادي غياث‌آبادي» كه تحقيقات فراواني در زمينه ايران باستان داشته است، نتيجه كشف خود را در كتابي به نام «نظام گاهشماري در چارطاقي‌هاي ايران» توسط انتشارات «نويد شيراز» به چاپ رسانده و راز اين بنا را منتشر كرده است.

تا امروز حدس مي‌زدند كاربرد اين بنا، محل نگهداري كتاب اوستا و اسناد حكومتي يا محل گنجينه دربار و يا آتشكده معبد بوده است. اما غياث‌آبادي با تحقيقات خود ثابت كرد اين بنا با مقايسه با تمامي بناهاي گاهشماري (تقويم) آفتابي در سرتاسر جهان، پيشرفته‌ترين، دقيق‌ترين، و بهترين بناي گاهشماري آفتابي جهان است. اين در حالي است كه تا قبل از اين بنا هم «چارطاقي‌ها» در نقاط مختلف ايران احداث شده بودند و همين وظيفه را با شيوه‌اي بسيار ساده اما دقيق و حرفه‌اي بر عهده داشتند

تمامي بناهاي گاهشماري آفتابي در جهان فقط مي‌توانند روزهاي خاصي از سال (مانند روزهاي سرفصل) را مشخص كنند و حتي با سال خورشيدي هم تنظيم نيستند. اما اين بنا با دقت و علمي كه در ساخت آن اجرا شده، قادر است بسياري از جزئيات روزهاي مختلف سال و ماه‌ها را مشخص كند. زرتشتيان با استفاده از اين بنا مي‌توانستند بسياري از مناسبت‌ها و جشن‌هاي سال را روز به روز دنبال كنند و از زمان دقيق آنها آگاه شوند.
بسياري از بناهاي چارطاقي در سطح كشور (به تصور آتشكده) يا به طور كامل تخريب شده و يا تغيير كاربري داده شده است. ولي خوشبختانه تعدادي هم مانند چارطاقي «نياسر» و چارطاقي «تفرش»، سالم مانده و براي ما و نسل‌هاي بعدي باقي مانده‌اند.

 

متأسفانه بناي «كعبه زرتشت» با آن كه تقريباً سالم باقي مانده است به ثبت ميراث جهاني سازمان ملل نرسيده است! حتي سازمان ميراث فرهنگي هم اين بنا را همراه بناهاي عجايب هفتگانه جديد (كه برج ايفل هم يكي از كانديداها بود) پيشنهاد نداد! حتي با كشف راز اين بنا هم هيچ‌گونه انعكاس و جنجالي به پا نشد!


اين بنا، يك گاهشمار تمام سنگي ثابت در جهان است كه بايد سازندگان آن از بسياري از نكات علميِ جغرافيايي، نجومي، سال كبيسه، انحراف كره زمين نسبت به مدار خورشيد، تفاوت قطب مغناطيسي با قطب جغرافيايي، مسير گردش زمين به دور خورشيد و... را در 2500 تا 3000 سال پيش، در دوران حكومت هخامنشيان آگاهي مي‌بودند. حال آنكه خيلي از آنها را مانند كروي بودن كره زمين و گردش زمين به دور خورشيد را در چهارصد سال اخير در اروپا كشف كردند و به نام خودشان ثبت كردند!

مقایسه کتیبه آشور بانیپال و فرمان کورش هخامنشی

آشوریان که حدود سه هزار سال پیش در بخشی از شمال عراق امروزی و سوریه زندگی می کردند شهر های عیلام و شوش متعلق به حکومت عیلامی ها در غرب ایران را تصرف و آن ها را با خاک یکسان کردند"آنها آمدند ، تخریب کردند ، سوزاندن ، کشتند ، دزدیدن و رفتند" و شرح عملکرد خود را در کتیبه ای بیادگار گذاشتند ، همچنین کوروش هخامنش پانصد سال بعد آشور و بابل را به تصرف خود در آورد و شرح ماوقع را در فرمانی از خود بیادگار گذاشت این دو گزارش در زیر آمده است تا، با فرهنگ همزیستی مسالمت آمیز ایرانیان آشنا شده و افتخار کنیم که ایرانی هستیم .

کتیبه آشور بانیپال پس از تصرف عیلام :

در این کتیبه بازمانده از آشور بانیپال که مربوط به سه هزار سال پیش است وداستان فتح عیلام و پایتخت آن، شوش، را شرح می دهد چنین آمده است :

«من شوش، شهر بزرگ مقدس، جایگاه خدایان و محل اسرار آنها را، به خواست آشور و ایشتر [خدایان آشوریان] فتح کردم... معابد عیلام را با خاک یکسان کردم، و خدایان و الهه های آنها را به باد یغما دادم. سپاهیان من به بیشه های آنان، که تا آن هنگام هیچ بیگانه ای از کنار آنها گذر نکرده بود، گام نهادند، اسرار آن را دیدند و به آتش کشیدند. من قبور شاهان قدیم و جدید آن را... ویران و متروک کردم. [اجساد] آنها را در معرض آفتاب قرار دادم و استخوان های آنان را به سرزمین آشور آوردم... من [در] مدت یک ماه و بیست و پنج روز سرزمین عیلام را به بیابان ویران و لم یزرعی تبدیل کردم. من در روستاهای آن نمک و سیلهو پاشیدم. من دختران شاهان، همسران شاهان، همه خانواده های قدیم و جدید شاهان عیلام، شهربانان، شهرداران شهرها... تمامی متخصصان، ساکنان مرد و زن.... چهار پایان بزرگ و کوچک را، که تعدادشان از ملخ بیشتر بود، به عنوان غنیمت جنگی به سرزمین آشور روانه ساختم... [از این پس] از برکت وجود من، الاغ های وحشی، غزال ها و تمامی جانوران وحشی [در خرابه های آن] به آسودگی خواهند زیست. اکنون آوای انسان، و [صدای] سم چهارپایان بزرگ و کوچک، فریادهای شادی... به دست من از آنجا رخت بر بسته است( نگاه کنید به کتاب «تاریخ و تمدن بین النهرین»، نوشتهء یوسف مجید زاده، ص 337 )

فرمان کورش پس از فتح بابل :

به تصدیق مطالبی که در کتاب مقدس یهودیان و کتب تاریخی یونانیان آمده، هنگامی که بابل به دست لشگریان کورش گشوده شد، او فرمانی از این قرار صادر کرد:

«آنگاه که سربازان بسیار من دوستانه در بابل گام برمی داشتند، من نگذاشتم کسی در جایی در تمامی سرزمین های سومر و اکد ترساننده باشد. من (شهر) بابل و همه ی (دیگر) شهرهای مقدس را در فراوانی پاس داشتم. درماندگان باشنده در بابل را که (نبونئید) ایشان را به رغم خواست خدایان یوغی داده بود(؟) نه در خور ایشان، درماندگی هاشان را چاره کردم و ایشان را از بیگاری برهانیدم... از ... تا (شهر) آشور و شوش و آکده، سرزمین اشنونا، (شهر) زمین مه – تورنو - دیر تا (پایان) نواحی سرزمین گوتیان و نیز (همه ی) شهرهای مقدس آن سوی دجله که از دیرباز ویرانه گشته بود (از نو باز ساختم) و نیز پیکره خدایانی را که در میانه ی آن شهرها بودند به جای های نخستین بازگردانیدم و (همه ی آن پیکره ها را) تا به جاودان در جای (نخستین شان) بنشاندم (و) همگی آن مردم را (که پراکنده بودند)، فراهم آوردم و آنان را به جایگاه های خویش بازگردانیم...» ( برگرفته از ترجمهء دکتر عبدالمجید ارفعی)

درخت دوستی بنشان که کام دل ببار آرد *** نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد

برابری حقوق زن و مرد در عصر داریوش بزرگ

خانم ماری كخ، ایران‌شناس آلمانی، در كتاب "از زبان داریوش" موقعیت زنان را در امپراتوری هخامنشی بر پایه‌ی سندهای بر جای مانده از بایگانی تخت جمشید و منابع دیگر گزارش كرده‌اند. ایشان در بخشی از این كتاب چنین آورده‌اند:

"اگر نظر نویسندگان یونانی را باور كنیم، مردان ایرانی بسیار حسود بوده‌اند و همواره زنانشان را پشت بست و كلون نگه می‌داشتند. اما از منابع ایرانی چنین بر می‌آید كه این برداشت و نظر درست نیست. در بررسی شرایط دستمزدها دیدیم كه مرد و زن در كنار یكدیگر كار می‌كرده‌اند، از حقوقی برابر برخوردار بوده‌اند و گاه حتی كارهای سخت را بر عهده داشته‌اند. برای مثال، گروه‌های بزرگی از زنان كشاورز را می‌بینیم. سنگ‌سابان بیشترشان زن بودند. آن‌ها پس از حاضر شدن نگاره‌ها، صیقل نهایی را انجام می‌دادند، زیرا برای این كار دستان ظریف زنان كارآیی بیشتری داشته است. پیشه‌ی بیشتر زنانی كه در لوح‌های تخت جمشید از آن‌ها یاد شده است، دوخت ودوز بوده است. كاری بسیار متنوع، شامل دوخت لباس‌های ساده یا پر زرق و برق كه پس از دوخت هنرمندانه سوزن‌كاری می‌شده است.

امكانات آموزش‌های هنری و مهارت‌های حرفه‌ای برای زن و مرد یكسان و حقوق آن‌ها نیز برابر بوده است. درباره‌ی برابری حقوق شواهدی به ویژه در زمینه‌ی كارهای هنری و ظریف داریم و برابری حقوق صدها زن دیگر با مردان نیز مسلم است كه درباره‌ی شغلشان چیزی نمی‌دانیم. همین ‌قدر روشن است كه میزان حقوق به نوع كار و نه انجام دهنده، بستگی داشت. به این ترتیب، در امپراتوری بزرگ عصر داریوش با تساوی حقوق زن و مرد سر و كار داریم. حقی كه هنوز در اروپای قرن بیستم برای به دست آوردنش مبارزه می‌شود."

دانلود کتاب تمام جنگ های تاریخی ایران  از ابتدا تا کنون

 زبان: فارسی  نویسنده: مرتضی خیراللهی
 نوع فایل: PDF
 تعداد صفحات: 149

 حجم کتاب: 17.22 مگابایت

فهرست مطالب این کتاب :تاریخ ایران باستان )

  1. جنگ های کوروش کبیر ( جهت بست قامرو هخامنشی )
    • مبارزه کوروش با پادشاه کشور لیدیه
    • حمله کوروش به ارمنستان
    • یورش کورش به آشور و بابل
    • چیرگی ایران بر فنیقیه و فلسطین
  2. جنگ بابل ( نبرد کورش کبیر و نبونید پادشاه بابل )
    • دو یادگار کوروش در فتح بابل
  3. جنگ سارد ( نبرد کوروش کبیر با کرزوس )
  4. نبرد کورش کبیر با ماساژتها و کشته شدن کوروش کبیر
  5. جنگ پلوزیوم ( نبرد کمبوجیه با مصریان )
    • جنگ با مصریان به نقل از هرودوت
  6. جنگ ملیت : نبرد داریوش کبیر با یونان و آتن
  7. جنگ مدی : نبرد داریوش اول پادشاه هخامنشی با یونانیان
    • نخستین جنگ مدی
    • جنگ دوم مدی
    • توضیحاتی درباره جنگ ماراتن
  8. جنگ ماراتن ( نبرد داریوش اول با یونانیان )
    1. علل جنگ و استعداد دو طرف متخاصم
      • الف - علل جنگ
      • ب   - استعداد دو طرف متخاصم
    2. شرح و نتیجه عملیات جنگ ماراتن
    3. دیدگاه مورخان درباره جنگ ماراتن ( ماراتون )
      • نبرد ماراتن ( ماراتون ) - نی بور niebuher - ناپلئون - جالب ترین اظهار نظر
  9. جنگ ترومپیل ( نبرد خشایار شاه با آتنیها )
    • حرکت لشکر ایران به سمت داردانل
    • عبور لشکر ایران از هلس پونت ( داردانل )
    • حرکت خشایارشاه به طرف یونان و تصرف شهرهای شمالی آن کشور
    • اوضاع و احوال یونان
    • تنگه ترومپیل و فتح آن توسط خشایارشا
  10. جنگ آرت میزیوم ( نبرد خشایارشا با یونانی ها )
    • نبرد آرت میزیوم و فرار نیروی دریایی یونان به سالامیس
ادامه نوشته

لباس کوروش چه رنگی بود ؟

یک تاریخ شناس می گوید پوشش ایرانی ها در زمان هخامنشیان، حتی اسکندر مقدونی را هم به خود جلب کرده است.


ایرانی ها در دوره هخامنشی چه لباسی می پوشیدند؟ لباس کوروش رنگ مخصوصی داشت؟ کدام فرمانروای خارجی در پوشیدن لباس خود و ملتش از ایرانیان الگو گرفت؟ پاسخ این پرسش ها را در این گزارش بخوانید.

«عشرت بدر» پژوهشگر، محقق و بنیانگذار موزه لباسهای ایران به نکات جالبی از جزئیات پوشش مردم در دوره پارسها اشاره می کند.

او می گوید: «با توجه به نوشته بیشتر تاریخ نویسان مثل هردوت ،کرناس و گزنفون پارسیان بعد از آنکه مادهارا شکست دادند و حکومت را به دست گرفته، استفاده از لباس مادها را شروع و از آن اقتباس کردند.یکی از دلایل آنها برای استفاده از لباس مادی این بود که آن لباسها را مجلل تر از پوششهای خود دیدند ،چنانکه گزنفون در این مورد می نویسد کورش از لباس مادها اقتباس کرد و نزدیکان خود را بر آن داشت تا این لباسها را بپوشند مهمترین حسن این پوشاک نشان ندادن معایب است و اشخاص را بزرگتر و شکیل تر می نمایاند

لباس خاص کوروش

آن طور که بنیانگذار موزه لباس های ایران می گوید، لباس کوروش لباس ویژه ای بوده است:«کورش کلاهی داشت که اسم آن تیارا بوده ،تیارا از نظر شکل دارای نوک تیز بود لباس او به رنگ ارغوانی کم رنگ و نیم سفید بود این نوع لباس فقط مخصوص شاه بودو در زیر این لباس نیم شلواری می پوشید که رنگی تند داشته و روی لباس ردایی معمولا به رنگ ارغوانی استفاده می کرده است

سارابیس، لباس ویژه ایرانی

"سارابیس" این، نام معروف ترین لباس ایرانی ها بوده است. بدر در این باره می گوید:« این لباس از تعداد قطعاتی تشکیل شده بود شامل یک نیم تنه، این نیم تنه بدن را تا کمی پاینتر از کمر می پوشانده یعنی در اصل شکل آن یک بالا پوش یا شنل نیم دایره بوده که وقتی دستها را پائین می انداختند وبه شکل آماده می ایستادند تعدادی چین در اطراف دستها به وجود می آمد

از نظر نوع یقه هایی که در حجاریها مشهود است یقه های به شکل هفت کوچک و یا گرد و بعضی نمونه ها به شکل قایقی است این نمونه های شنل در بعضی از حجاریها جلوی آن باز است و با یک دکمه روی گردن بسته شده و نوع دیگر آن جلو بسته و از سر پوشیده می شده در قسمت پائین بالا پوش در جلو آزاد و افتاده است.اگر پوشنده این بالا پوش، دستهایش را باز کند بالا پوش از یک مچ تا مچ دست دیگر به شکل کمانی است که در وسط آن کمی شکل فرورفته دارد.

درقسمت دیگر لباس دامن است که در حجاریها با دقت بررسی شده و دو نوع دامن دیده شده و وجود دارد یک نوع دامن راسته چین است که فقط یک راسته چین در جلو به وجود آمده، نوع دوم دامن دو راسته چین است که در موقع پوشیدن شکل آن مثل دامن لنگی پوشیده می شده و آن قسمتی که اضافه دامن و به شکل دو راسته چین در آمده قسمت اضافه پیچیدن آن به دور بدن است.

ایرانیان باستان چه رنگی می پوسیدند؟

آن طور که عشرت بدر می گوید هخامنشیان (پارسیان)به دلیل فراوانی مواد اولیه طبیعی و پشم و ابریشم و رونق بافندگی برای تهیه شنل و دامن از پارچه های کار دست که در گارگاههای خانگی بافته می شده استفاده می کردند:« در دوره آنان از رنگهای متنوع با نقش و نگار زیبا استفاده می شده ،رنگهایی که آثاری از آن برجا مانده نارنجی ،قهوهای،سفید و زرد است که روی نقشها بر جامانده است.

کفش پارسیان هم از نظر مدل با کفش مادها که حالتی چسبیده داشته که درون پاشنه آن باعث بلندی قد می شده فرق دارد نمونه کفش یا به شکل بندار است یا بابند ازمچی پا  تا زیر زانوبسته شده رنگ آن از چرم که زرد یا قهوهای بوده ساخته شده است.

مردم عادی هم تیاره های که از نمد مالیده شده واز جنس پشم بوده بر روی سر می گذاشتند ولی خود کورش تیاره متفاوت و نوک تیز داشته که دور تیاره افسری پیچیده داشته توصیف کرده اند و معمولا تاجی که داریوش به سر می گذاشته به اسم دیهیم و آن را به رنگ سفید و آبی نوشته اند.

بدر درباره اشاره مورخان معروف به نوع پوشش ایرانی ها هم چنین می گوید:«در بعضی از نسخه های تاریخ نویسان از یک شلوار سه قسمتی یا سه پارچه در لباس هخامنشیان اسم برده اند که این شلوار سه برش داشته که شامل دوقسمت پا و یک میان پای مربع شکل که به زاویه های دو پای شلوار وصل می شده و این نمونه شلوار در هنگام سوارکاری راحتی بی نظیری داشته و در بیشتر پوشاک پادشاهان و ثروتمندان و اشراف از موادی چون طلا و نقره و سنگهای قیمتی برای تزیئن و رودوزی لباس استفاده و مرصع دوزی می کردند .

«هرودت» پوشاک مردم عامی پارسی را بدین طریق عنوان می کند شامل زیر جامه ،قبا و ردا یا بالا پوش زمستانی در باره پوشاک زنان آن دوره آثار و نشانه کمی بدست آمده مثل فرش پازیریک که سه زن را روی آن نشان داده است.

ارغوانی، رنگ هر سال هخامنشیان

بنیانگذار موزه لباس های ایران، درباره رنگ موردتوجه ایرانی ها برای لباس هم به نکته جالبی اشاره می کند: در دوره پارسیان رنگ ارغوانی رنگ مهم و مورد توجه خاص مردم بوده و حالت تقدس و احترام داشته یکی از مهمترین هدایا لباس ارغوانی بوده و شاهان هخامنش در زمان انجام مراسم رسمی و مذهبی و کارهای حکومتی از لباس به رنگ ارغوانی استفاده کرده   اند و به نوشته مورخان مردم عادی و سپاه دارای پوششهای رنگی هستند مانند رنگ زرد ،نارنجی،قهوه ای،قرمز ،آبی و زعفرانی استفاده زیادی کرده اند ولی در هیچ جا از رنگ مشکی استفاده نشده و اسمی برده نشده است.

سکه هخامنشی


کوروش کمبوجیه به علت گرفتاری‌های مملکتی و عدم ثبات اوضاع یا علل دیگر، دست به ضرب سکه نزدند. از میان شاهان هخامنشی نخستین بار داریوش سکه ضرب کرد. تاریخ نخستین ضرب سکه به احتمال پس از ۵۱۴ پیش از میلاد است چرا که در پی ساختمانی کاخ داریوش درتخت جمشید که تاریخ ساختش ۵۱۴-۵۱۷ میلادی‌است جز سکه‌های کرزوس از شهرهای یونانی‌نشین به دست نیامده‌است.
ادامه نوشته

                                   قدیمی ترین عکس های پارسه


























persian photos persepolis  3C7 72dpi قدیمی ترین عکس های تخت جمشید | تاریخ ما Tarikhema.ir

قدیمی ترین تصاویر تخت جمشید در اسناد دانشگاه شرق شناسی شیکاگو – (کاخ داریوش – بخش NE و ستون W )

persian photos persepolis  3D2 72dpi قدیمی ترین عکس های تخت جمشید | تاریخ ما Tarikhema.ir
قدیمی ترین تصاویر تخت جمشید در اسناد دانشگاه شرق شناسی شیکاگو – (کاخ داریوش – پلکان آپادانا – بخش W – S)

persian photos persepolis  3C8 72dpi قدیمی ترین عکس های تخت جمشید | تاریخ ما Tarikhema.ir

ادامه نوشته