محوطه باستانی کول فرح

تنگه‌ای در هفت کیلومتری شمال شرقی ایذه، شامل شش نقش برجسته متعلق به دوره ایلامیان است که با توجه به سنگ نبشته‌های به جا مانده و بقایایی که از محل زندگی آنها در گذشته‌های دور در میان کوهها باقی‌مانده است مانند گورها ،کانال آب و بقایای ساختمان و نقطه دیدبانی می‌توان گفت این محل پرستشگاه نارسینا، یکی از خدایان ایلامی بوده است. 

                  آریاتس

 (کول) به معنی دره و (فره) به معنی خوشحالی می‌باشد، از آنجا که دره‌ها عموماً تنگ و خفه می‌باشند اما این دره روح افزا و دلباز است و در سمت راست مدخل دره، در کنار رشته کوهی، دو قطعه سنگ عظیم و نامنظم دیده می‌شود که بر بدنه آنها، نقوش ظریف و زیبایی از صورت انسان و شمایل جانوران در حالت‌های نیایش و احترام دیده می‌شود.  

           آریاتس

در تصویر سنگی این نیایشگاه بیش از ۴۰۰ نفر در حال نیایش مشاهده می‌شوند و بنا به گفته کارشناسان در این تصاویر نخستین نگاه بشر به مذهب و آئین شکل گرفته است و حمل خدایان، قربانی کردن و اجرای موسیقی از دیگر صحنه‌های بکر این سنگ نگاره هاست.

محوطه کول فرح در سال ۱۳۷۸ توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره ۲۵۹۷ در فهرست اثار ملی ایران به ثبت رسید. 

             آریاتس

مهرداد دوم و رومیان

مهرداد دوم و رومیان
 
روز آغاز جشن مهرگان بود و نمایندگان کشورهای گوناگون همراه با هدایایی نفیس به کاخ فرمانروای ایران در شهر صد دروازه ( دامغان امروزی ) وارد می شدند عجیب ترین هدیه مربوط می شد به کورنلیوس سولا فرمانده ارشد روم که سه دختر بسیار زیبا به پادشاه ایران هدیه نمود .
 آن سه دختر آنقدر زیبا بودند که همگان از دیدن آنها شگفت زده شدند . نماینده روم گفت فرمانروای ما به پاس آرامش مرز هایمان این سه بانوی زیبا که همه از نجیب زادگان کشورمان هستند را تقدیم پادشاه ایران زمین می کند .
پس از پایان مراسم رایزن ارشد مهرداد دوم ( اشک نهم ) که پیری سالخورده بود نزد فرمانروای ایران آمد و گفت کشور روم  بزودی به ایران یورش خواهد آورد اشک نهم با تعجب گفت او امروز سه پریزاد به ما هدیه کرد ! چگونه فردا به ایران خواهد تاخت ؟
آن پیر سالخورده گفت وقتی دشمن از آرامش مرزها سخن می گوید و هدیه به این خاطر می فرستد بدین معناست که به این آرامش وفادار نیست و آن را خواهد شکست این سه خوبرو را هم از برای گرفتار نمودن دل فرمانروا فرستاده است . 

اشک نهم با شنیدن این سخن سران ارتش ایران را فرا خواند و از آنها خواست لشکریان را آماده رزم نموده و به سوی باختر ایران و مرز های روم حرکت کنند . روزی که لشکر ایران از میان رودان گذشت لشکر آماده به رزم کورنلیوس سولا در پیش روی آنها ایستاده بودند .
رومیان پس از دیدن دهها هزار جنگاور آماده به رزم ایران در بهت فرو رفتند ، کورنلیوس سولا نامه ایی برای اشک نهم فرستاد و در آن نامه پایبندیش را به پیمانهای گذشته یادآوری نموده و با لشکرش از برابر سپاه ایران دور شد .
اندیشمند برجسته کشورمان ارد بزرگ می گوید : پیران اندیشمند به ریشه ها می پردازند نه به شاخه ها .
و اشک نهم پشتیبان اندیشه های رایزنان دانای خویش بود . اندیشمندانی که پیشاپیش آینده را پیش بینی می نمودند .
و بدین گونه بود که ایران در دوران مهرداد دوم به پنهاورترین دوران دودمان اشکانیان رسید
 

وضعیت سد داریوش هخامنشی


هر دم از این باغ بری میرسد


و باز هم افتضاح مسئولان

اخه تا کی باید در مورد بناهای تاریخی و مهم کشور بی تفاوت باشیم


نمیدونم چی بگم


قضاوت باخودتون


آنطور که فعالان میراث‌فرهنگی به خبرگزاری میراث‌فرهنگی اطلاع داده‌اند وضعیت سد داریوش هخامنشی در شرایط عادی توصیف نمی‌شود. آسیب‌های طبیعی، میزان رطوبت و نم‌زدگی را در این اثر تاریخی افزایش داده و به‌تازگی محل تجمع زباله و تعداد کثیری از معتادان شده است.
 
«علیرضا صادقی امیری» فعال میراث‌فرهنگی در این باره می‌گوید: ایرانیان در گذر تاریخ بویژه دوره هخامنشی مهارت بسیاری در سدسازی و پل‌سازی داشته‌اند. در این میان سد داریوش هخامنشی (سنگ دختران) که در تاریخ 1 /9 /1388 به‌شماره 27514 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده نمونه‌ای کم‌نظیر و تقریبا سالمی در ساختار مهندسی سازه به‌شمار می‌رود.

صادقی امیری همچنین تاکید کرد: با وجود ارزش‌های معماری که این اثر تاریخی دارد اما بسیار مهجور واقع شده است. این درحالی است که آسیب‌های عوامل جوی و رودخانه و سد درودزن سبب شده که سد داریوش هخامنشی با نم‌زدگی و افزایش رطوبت مواجه شود.

به‌گفته این فعال میراث‌فرهنگی، نم‌زدگی و رطوبت از یک سو، تغییر کاربری این اثر تاریخی به پاتوق معتادان باعث شده که گردشگران از بازدید سد داریوش هخامنشی خودداری کنند. در این میان پل قاجاری مشیر که در دشت ارژن واقع شده و در تاریخ 4 /5/ 1387 به‌شماره 2411 در فهرست  آثار ملی ایران قرار گرفته وضعیت مشابه سد داریوش هخامنشی را دارد و از  روند تخریبی و آسیب‌های معتادان در امان نمانده است. 

طبق اطلاعات و تصاویر موجود، برکه‌، نیزارها، تاق چشمه و حجره‌های این بناهای تاریخی به‌جای آنکه جاذبه‌ای برای گردشگران محسوب شود تبدیل به مکان امن معتادان شده است. فعالان میراث‌فرهنگی از مدیران و مسئولان سازمان میراث‌فرهنگی انتظار دارند که نسبت به حفاظت از این آثار تاریخی تلاش بیشتری داشته باشند. چراکه‌ تجمع زباله‌ در پیرامون بنا و رودخانه، حجم بالای یادگاری نویسی در بدنه پل‌ها و فرو ریختن پایه های پل‌ها از سال‌های گذشته این آثار را رو به‌ویرانی قرار داده است.

زیرزمین های عجیب دنیا +عکس


این قبرستان عجیب و وحشتناک در زیر شهر پاریس واقع شده است. در بعضی از مکان های این قبرستان جمجمه ها و اسکلت ها را به شکل صلیب در کنار هم قرار داده اند....

در میان تمام جاذبه های گردشگری دنیا، مکان های زیرزمینی شاید مخوف تر، مرموز تر و جذاب تر از همه باشند که هر سال هزاران توریست برای تماشای آنها راهی کشورهای مختلف می شوند. در این جا نگاهی داریم به ۵ مکان شگفت انگیز زیرزمینی که گردشگران ماجراجو را شیفته خود می کنند!

 

۱٫ گورستان زیر زمینی پاریس

این گورستان قرون وسطایی در پایان قرن ۱۸ به دستور دولت برای ایجاد گورهای دسته جمعی بنا شد. این قبرستان عجیب و وحشتناک در زیر شهر پاریس واقع شده است. در بعضی از مکان های این قبرستان جمجمه ها و اسکلت ها را به شکل صلیب در کنار هم قرار داده اند. بخشی از گورستان به موزه تبدیل شده و عموم مردم از آن بازدید می کنند.

 

۲٫ کوپر پدی در جنوب استرالیا

کوپر پدی یکی از عجیب ترین مکان های دنیا است.این مکان زیر زمینی یکی از غنی ترین منابع عقیق است. پس از کشف یک عقیق بزرگ در سال ۱۹۱۵ توسط یک کارگر باعث شد عده زیادی برای کشف عقیق به این محل هجوم بیاورند و آن را حفر کنند. پس از مدتی این معدن به یک شهر بزرگ زیر زمینی تبدیل شد که شامل کلیسا, هتل, مغازه و حتی زمین گلف است.

 

۳٫ غار باتو در مالزی

این غار در سال ۱۸۸۱ میلادی به وسیله یک جستجو گر امریکایی کشف شد. در شمال شهر کوالالامپور و در حدود ۱۱ کیلومتری مرکز آن واقع گردیده. این مکان در طول دوران استعمار به عنوان یک منطقه تفریحی و پس از آن به عنوان مخفیگاهی برای کمونیست ها بود و امروزه به عنوان محل مهمی برای عبادت و پرستش هندوهاست.

این محل در ایام عید هندوها مملو از جمعیتی می شود که با دیدن هزاران عابد حیرت زده می شوند! بدن های این عابدان با قلاب ها و سوزن ها و سیخ های فلزی سوراخ شده و منظره های عجیب و خشنی را به وجود آورده است. در این محل پلکانی بزرگ با ۲۷۲ پله وجود دارد که بازدیدکنندگان با بالا رفتن از آن به داخل معبد هدایت می شوند.

 ‌

۴٫ معدن شفابخش رادون در مونتانا

این معدن در سال ۱۹۲۴ برای استخراج نقره و سرب ایجاد شد اما مدتی بعد به دلیل داشتن مواد رادیواکتیو و گازهای مضر رادون تعطیل شد. در سال ۱۹۴۹ یک خانم که از معدن بازدید می کرد بعد از چند بار رفت و آمد متوجه شد که بیماری نادرش درمان شده و هیچ اثری از آن نیست. بعد از تحقیقات متوجه شدند که دوز این مواد بسیار کم است و مکان مناسب برای پرتو درمانی و درمان بیماری های نادر است. صاحبان این معدن به شما توصیه می‌کنند برای ساعاتی در این مکان استراحت کنید و لذت ببرید.

۵٫ معدن نمک ویلیچکا در کراکف لهستان

«معدن نمک ویلیچکا» در نزدیکی شهر «کراکف» قرار دارد که یکی از قدیمی‌ترین معادن نمک در حال کار جهان است. این معدن که از قرن سیزدهم میلادی تا سال ۲۰۰۷ به صورت مداوم در حال تولید نمک بوده، بیش از ۳۰۰ کیلومتر طول داشته و به لطف ده‌ها مجسمه و یک صومعه که در بدنه صخره‌های کوهستانی آن ایجاد شده یکی از مهم‌ترین جاذبه‌های گردشگری کشور لهستان به شمار می‌رود.
 

گردشگران می‌توانند مناطق مختلفی همچون اتاقی بزرگ با دیوارهای نمکی، دریاچه‌ای زیرزمینی و نمایشگاه‌هایی از تاریخ معدن نمک را در این مکان تماشا کنند. در حدود ۱,۲ میلیون نفر سالانه از این معدن بازدید می‌کنند.

فرهنگ ما ایرانیان ...


این است فرهنگ ما ایرانیان ...

در بناهای بزرگ دنیا مانند دیوار چین و اهرام ثلاثه مصر
کتیبه هایی یافت شده که این عبارات در آن حکاکی شده بود:
اگر برده ای در هنگام کار آسیب دید او را گردن بزنید!

ولی در پارسه (تخت جمشید)
در کتیبه های یافت شده نوشته شده:
اگر کارگری (فرق کارگر با برده بسیار است) در هنگام کار در این بنا آسیب دید شاهنشاهی هخامنشی موظف است تا آخر عمر وسایل امرار معاش او را بدون هیچ منت و چشم داشتی پرداخت کند!

به افتخار ایران و به کوری دشمنان سرزمینمون



آشنایی با قلعه های ایران (2)

در ایران قلعه های بسیاری وجود دارد که هر کدام بازمانده از دوران خاصی هستند و در شهرها و روستاهای سراسر کشور پراکنده شده‌اند. هر کدام از آنها زیبایی خاص خود را دارند. برای  آشنایی بیشتر از قلعه های دیدنی کشور خودمان، ایران در ادامه مطلب با ما همراه باشید.

قلعه ایرج (تهران - ورامین)


قلعه ایرج در نزدیکی دهکده جعفرآباد، در شمال شرقی ورامین قرا دارد. این قلعه به شکل مستطیل است و ساختمان آن با خشت و گل ساخته شده و یکی از بزرگ‌ترین قلعه‌های ایران به حساب می‌آید. قلعه ایرج یکی از بی‌نظیرترین قلعه‌های خشتی جهان است و با ارتفاع 50 فوت با وسعت 200 هکتار در دوران ساسانی ساخته شده اما به علت عدم حفاظت‌ از آن به شدت آسیب دیده است. ابعاد داخلی شمال - جنوب قلعه ایرج ورامین 1214 متر و ابعاد شرقی - غربی آن 1150 متر است که با هیچ یک از قلعه‌های خشتی و تاریخی جهان قابل مقایسه نیست. درون دیوارهای قطور قلعه ایرج راهروهایی تعبیه شده که برجک‌های دیده‌بانی را به هم وصل می‌کرده است. ملات دیوارها از خشت و آجر است. در بیرون محوطه قلعه نیز سنگرهایی قرار دارد.


قلعه پرتغالی‌ها (هرمزگان)

قلعه پرتغالی‌های هرمز که در ضلع شمالی این جزیره و در ساحل دریا قرار دارد، مهم‌ترین قلعه باقی مانده از روزگار تسلط پرتغالی‌ها بر سواحل و جزایر خلیج فارس است. این قلعه به فرمان آلفونسو آلبرکرک دریانورد پرتغالی در سال 1507 میلادی، در محلی موسوم به مورنا احداث شد. قلعه به شکل چند ظلعی نامنظم است. ساختمان آن بسیار محکم است و دیوارهایی به قطر 3.5 متر با چند برج به ارتفاع 12 متر دارد.


قلعه پرتغالی‌های هرمز شامل انبارهای اسلحه، آب انبار بزرگ، اتاق‌های سرباز خانه، زندان، کلیسا، مقر فرماندهی و تالار است.


ادامه نوشته

بهرام چوبین نابغه ی جنگ


اسپهبد بهرام مهران معروف به بهرام چوبین از قهرمانان ملی ایران در دوران ساسانیان به شمار می رود. او در ری به دنیا آمده بود و از خانواده مهران بود. در دوران ساسانیان بهترین افسران ارتش ایران از خاندان مهران برخاسته بودند. بهرام به علت بلندی قد و عضلانی بودن اندام به چوبین (مانند چوب) معروف شده بود. وی از سوی شاهنشاه ایران، خسرو هرمز فرمانروا چارك شمال باختری بود (یك چهارم قلمرو ایران، از ری تا مرز شمالی گرجستان و داغستان کنونی شامل ارمنستان، آذرپایگان و کردستان). در آن زمان، ایران به چهار ابر استان تقسیم شده بود كه هرکدام را چارک نوشته اند. وی از میهندوستان بنام ایرانی است که وفاداری خود را به اثبات رسانده است. برخی از تاریخ نگاران بر این باورند که دودمان سامانیان که باعث احیای فرهنگ و زبان فارسی شد از نسل بهرام چوبین هستند.

کارهای بزرگ
ساخت جنگ افزاری تازه بهرام چوبین هنگام بازدید از محل فوران نفت خام در ناحیه بادکوب (باکو) در ساحل جنوبی غربی دریای مازندران و آگاهی از قدرت اشتعال این ماده، تصمیم گرفت که از آن نوعی سلاح تعرضی ساخته شود و این کار به مهندسان ارتش واگذار شد. ظرف مدتی کوتاهتر از یک سال، پیکانی ساخته شد که بی شباهت به راکت های امروز نبود و این پیکان حامل گوی دوکی شکل آغشته به نفت خام بود که از روی تخته ای که بر پشت قاطر قرارداشت با كشیدن زه پرتاب می شد. طرز پرتاب آن بی شباهت به کمان نبود. دستگاه از یک زه (روده خشك شده) و چوب گز (نوعی درخت مناطق خشک) ساخته شده بود که آن را بر تخته سوار می كردند و دارای یک ضامن بود و پنج مردخدمه آن را تشکیل می دادند که دو نفر از آنان کمانکش بودند، نفر سوم نشانه گیری می کرد و فرمانده این آتشبار بود، مرد چهارم مامور شعله ورساختن قسمت آغشته به نفت خام (پیکان) بود و مهمات رسانی می کرد و نفر پنجم مواظب قاطر بود و از هر واحد آتشبار، هشت نیزه دار دفاع می کردند.

جنگ با چینیان
28 نوامبر سال 588 میلادی ، ارتش ایران در جنگ با خاقان « شابه » در بلخ از سلاح تازه ای که در آن نفت خام بکار رفته بود استفاده کرد. در این جنگ فرماندهی ارتش ایران را ژنرال بهرام مهران معروف به بهرام چوبین برعهده داشت که در تاریخ نظامی جهان از او به عنوان یک نابغه رزم نام برده اند. "هرمز" شاه وقت از دودمان ساسانیان، وقتی شنید كه خاقان شمال غربی چین وارد اراضی ایران در شمالشرقی خراسان (تاجیکستان فعلی و شمال افغانستان) شده، بلخ را مرکز خود قرار داده و عازم تصرف کابل و بادغیس است. ژنرالهای ایران را به تشکیل جلسه ای در شهر تیسفون (مدائن نزدیک بغداد) پایتخت آن زمان ایران فراخواند و تصمیم خود را به اخراج خاقان از ایران به آنان اطلاع داد و خواست که ترتیب کار را بدهند. هرمز گفت که طبق آخرین اطلاعی که به ارتشتاران سالار (ژنرال اول ارتش ایران) رسیده، «خاقان شابه» دارای 300 هزار مرد مسلح و چند واحد فیل جنگی است.

ژنرالها پس از تبادل نظر، بهرام چوبین را برای انجام این کار خطیر برگزیدند و او پذیرفت. بهرام از میان ارتش پانصد هزار نفری ایران، 12 هزار مرد جنگدیده 30 تا 40 ساله (میانسال) را برگزید که اضافه وزن نداشتند و میهندوستی آنان قبلا به ثبوت رسیده بود و بیش از سایرین قادر به تحمل سختی بودند و در جنگ سواره و پیاده تجربه داشتند. وی به هر سرباز سه اسب اختصاص داد و با تدارکات کافی عزم بیرون راندن زردها را از خاک وطن کرد. بهرام به جای انتخاب راه معمولی، از تیسفون به اهواز رفت و سپس از طریق یزد و کویر خود را به خراسان رساند به گونه ای که خاقان متوجه نشده بود.

بهرام که در جنگ اعتقاد به روحیه سرباز بیش از هر ابزار دیگر داشت هر دو روز یک بار سربازان را جمع می کرد و برای آنان از اهمیت وطندوستی و رسالتی که هر فرد در این زمینه دارد سخن می گفت و آنان را امید ایرانیان می خواند ـ مردمانی که می خواهند آسوده و در آرامش و با فرهنگ خود زیست کنند. خاقان زمانی از این لشکر کشی آگاه شد که بهرام تنها چهار روز تا بلخ فاصله داشت، و چون شنید كه بهرام با كمتر از 13 هزار نفر آمده است چندان نگران نشد و با تمامی مردان قادر به حمل سلاح خود که مورخان یکصد تا سیصد هزار تن گزارش کرده اند به مقابله با بهرام شتافت. بهرام به واحدهای آتشبار (نفت اندازان) توصیه کرد که حمله را با پرتاب پیکانهای شعله ور آغاز کنند و ادامه دهند تا آرایش سپاهیان خاقان بر هم خورد و قادر به تنظیم آن هم نباشند و به سواران کماندار (اسواران) گفت که همزمان با حمله نفت اندازان با تیر چشم فیلها را هدف قرار دهند، و در این جریان، خود با دو هزار سوار زبده قرارگاه خاقان را مورد حمله قرار داد. خاقان که انتظار حمله مستقیم به مقر خود را نداشت دست به فرار زد که کشته شد، سپاه عظیم او متلاشی گردید و پسر وی نیز بعدا به اسارت درآمد و جنگ فقط یک روز طول کشید که از شگفتی های تاریخ نظامی جهان است.

پیکار با خسرو پرویز
هنگامی که بهرام سرگرم پس راندن خاقانیان به آن سوی کوههای پامیر و سین کیانگ امروز بود، شنید که در پایتخت، پسر شاه (خسرو پرویز) بر ضد پدرش کودتا کرده است که برق آسا خود را به تیسفون در ساحل دجله رساند. خسرو پرویز فرار کرد و به امپراتور روم پناهنده شد و بهرام تا تعیین شاه بعدی زمام امور را به دست گرفت که پرویز فراری با دریافت کمک از امپراتور وقت روم به جنگ او آمد. قسمتی از ارتش ایران هم به پرویز پیوستند که بهرام پس از چند زد و خورد مختصر، خروج از صحنه سیاست را بر ادامه برادرکشی و قتل ایرانی به دست ایرانی که امری ناپذیرفتنی بود ترجیح داد و به خراسان بازگشت و تا پایان عمر در همانجا باقی ماند. به نوشته برخی از تاریخ نگاران، سامانیان که باعث احیاء زبان فارسی و فرهنگ ایرانی شدند از نسل بهرام چوبین هستند.

جوانمردی کوروش بزرگ در برابر پانته آ و آبراداتاس

داستان از این قرار است که مادی ها پس از برگشت از جنگ شوش غنایمی برای خود آورده بودند که بعضی از آنها را برای پیشکش به نزد کوروش آوردند. از آن جمله زنی بود بسیار زیبا که گفته می شد زیباترین ه زنان شوش به حساب می آمد و پانته آ نامیده می شد وشوهر او به نام آبراداتاس برای ماموریتی از جانب پادشاه خود به ماموریت رفته بود.

چون وصف زیبایی زن را به کوروش گفتند و نیز از آبراداتاس نام بردند کوروش گفت صحیح نیست که این زن شوهردار برای من شود و او را به یکی از ندیمان خود سپرد تا او را نگه دارد تا هنگامی که شوهرش از ماموریت بازگشت او را به شوهرش بازسپارند.

در این هنگام اطرافیان کوروش با توصیف زیبایی های این زن به او گفتند لااقل یک بار او را ببین شاید که نظرت عوض شد! اما کوروش گفت : نه , می ترسم او را ببینم و عاشقش بشوم و نتوانم او را به شوهرش پس بدهم …

ندیم کوروش که مردی بود به نام آراسپ و پانته آ را به او سپرده بودند عاشق این زن شد و خواست که از او کام بگیرد. به ناچار پانته آ از کوروش درخواست کمک کرد و کوروش نیز آراسپ را سرزنش کرد و زن را از دست او نجات داد و البته آراسپ مرد نجیبی بود و به شدت شرمنده شد و در ازای آن کار به دنبال آبراداتاس رفت (از طرف کوروش) تا او را به سوی ایران فرا بخواند.

سپس آبرداتاس به ایران آمده و از ما وقع اطلاع حاصل یافت. پس برای جبران جوانمردی کوروش برخود لازم دید که در لشکر او خدمت کند.

می گویند در هنگامی که آبراداتاس به سمت میدان جنگ روان بود پانته آ دستان او را گرفت و در حالی که اشک از چشمانش سرازیر بود گفت: قسم به عشقی که من به تو دارم و عشقی که تو به من داری… کوروش به واسطه جوانمردی که حق ما کرد اکنون حق دارد که ما را حق شناس ببیند. زمانی که اسیر او و از آن او شدم او نخواست که مرا برده خود بداند ونیز نخواست که مرا با شرایط شرم آوری آزاد کند بلکه مرا برای تو که ندیده بود حفظ کرد. مثل اینکه من زن برادر او باشم.

خلاصه اینکه در جنگ مورد اشاره آبراداتاس کشته می شود و پانته آ به بالای جسد او می رود و به شیون وزاری می پردازد. کوروش به ندیمان پانته آ سفارش می کند که مواظب باشند کاردست خودش ندهد . شیون و زاری این زن عاشق هنوز در گوش تاریخ می پیچد و تن هر انسانی را به لرزه در می آورد که می گفت : افسوس ای دوست باوفا و خوبم ما را گذاشتی و در گذشتی … به درستی که همانند یک فاتح در گذشتی

پس از آن در پی غفلت ندیمه چاقویی که همراه داشت را در سینه خود فرومی کند و در کنار جسد شوهرش جان می سپاردهنگامی که خبر به کوروش می رسد ندیمه نیز از ترس خود را می کشد آری چنین است که بزرگمردی به نام کوروش در تاریخ جاودانه می شود.

در لغت نامه دهخدا ذیل عنوان "پانته آ" و نیز در "کوروشنامه گزنفون" این داستان نقل شده است.

باغ‌های ایرانی با شهرت جهانی

گشت و گذار تاریخی در دیدنی‌ترین طبیعت ایران! این یک پیشنهاد ویژه برای پر کردن اوقات فراغت پاییزی خانواده‌هایی است که تصمیم دارند سفر را در خنکای مهر‌ماه تجربه کنند.

اگر به بازدید از بناهای معروف ایران علاقه دارید، سر زدن به چند باغ بین‌المللی با شهرت جهانی را در برنامه‌تان قرار دهید. برای سفر به این باغ‌ها کافیست یکی از استان‌های فارس، اصفهان، کرمان، خراسان جنوبی، یزد یا مازندران را به عنوان مقصد سفر انتخاب کنید تا بتوانید باغ‌های ایرانی ثبت شده در فهرست میراث فرهنگی جهانی را از نزدیک ببینید.باغ شاهزاده ماهان کرمان، باغ عباس‌آباد بهشهر، باغ چهلستون اصفهان، باغ فین کاشان، باغ ارم شیراز، باغ پاسارگاد، باغ دولت‌آباد یزد، باغ پهلوان پور یزد و باغ اکبریه بیرجند 9باغی هستند که تابستان سال 90 در فهرست یونسکو به ثبت رسیدند. چیزی که توجه داوران یونسکو را به باغ‌های ایرانی جلب کرد طراحی متنوع و سبک منحصر به فرد معماری آنها بود. در این باغ‌ها معماری بر اساس شرایط آب و هوا و خاک صورت گرفته اما ویژگی‌های فرهنگ ایرانی به عنوان وجه اشتراک تمام باغ‌ها قابل مشاهده است.باغ شاهزاده یکی از زیباترین باغ‌های سنتی ایران است که آن را می‌توانید در نیم فرسنگی ماهان در استان کرمان ببینید. شاهزاده ماهان نه تنها در دل کویرهای کرمان یک لکه سبز و خوش آب و هوا ایجاد کرده، بلکه معماری جالبی هم دارد.

 قدیمی‌ترین باغ ایرانی

قدیمی‌ترین باغ ایرانی، باغ پاسارگاد است که از قرن ششم پیش از میلاد و دوران کوروش کبیر به جا مانده. کتیبه‌های موجود نشان می‌دهند که کوروش شخصا طراحی این باغ را انجام داده و شکل کاشت درختان هندسی‌سازی باغ را تعیین کرده است.


به همین دلیل باغ‌های ایرانی دیگری که در سال‌های بعد ساخته شد همگی وجه تشابه‌هایی با باغ پاسارگاد دارند. باغ پاسارگاد در 135کیلومتری شیراز و سه کیلومتری جاده شیراز به آباده قرار دارد.


باغ شازده‌های قاجاری

باغ شاهزاده یکی از زیباترین باغ‌های سنتی ایران است که آن را می‌توانید در نیم فرسنگی ماهان در استان کرمان ببینید. شاهزاده ماهان نه تنها در دل کویرهای کرمان یک لکه سبز و خوش آب و هوا ایجاد کرده، بلکه معماری جالبی هم دارد.


باغ شاهزاده

کوشک دو طبقه ای در این باغ ساخته شده که در گذشته به عنوان استراحتگاه مورد استفاده قرار می‌گرفت. این باغ به دستور حاکم کرمان در اواخر دوره قاجار ساخته شده و می‌گویند وقتی خبر مرگ ناگهانی حاکم را به ماهان بردند، بنایی که مشغول تکمیل سردر ساختمان بود تغار گچی را که به دست داشت محکم به دیوار کوبید و فرار کرد! جای خالی کاشی‌هایی که بر سردر ورودی می‌بینید، یادگار همان فرار بنا از کار است!




ادامه نوشته

تصاویر: کشف یک بنای مذهبی هخامنشی

باستان شناسان ایرانی و ایتالیایی موفق به کشف بقایای یک بنای عظیم در تخت جمشید شده اند آنها احتمال می دهند که این بنا کاربری مذهبی داشته و با پشتوانه حکومت در دوره کوروش هخامنشی ساخته شده باشد.

علیرضا عسگری سرپرست هیات کاوش و باستان شناسی در شهر پارسه به مهر، گفت: مطالعات شهر پارسه از مدتی پیش آغاز شده است و در کاوش های فصل پنجم آن، در حریم درجه یک و سمت شمال غربی شهر پارسه، یک بنای بزرگ که به احتمال زیاد در دوره کوروش هخامنشی ساخته شده کشف شد. این بنا آجرهای لعاب دار رنگی دارد که با موتیف نقش حیوانات اسطوره ای همراه است.

عسگری بیان کرد: این بنا در شهر پارسه یعنی شهری که توسط داریوش هخامنشی بنیان گذاشته، واقع شده است اما به نظر می رسد زمان ساخت بنا متعلق به دوره کوروش هخامنشی بوده باشد چون نقش مایه های به کار رفته در آجرهای لعاب دار بنا، شبیه به نقش مایه هایی است که در بابل و بین النهرین نیز وجود دارند.

عسگری ادامه داد: کوروش در سال 539 قبل از میلاد، بابل را فتح کرد و احتمالاً تعدادی از هنرمندانی که در بابل مستقر بودند به منطقه فارس کوچانده شده و این بنا را در این مکان ساخته اند.

وی ادامه داد: از سال 521 قبل از میلاد که داریوش یکم به قدرت رسید تا سال 486 قبل از میلاد که خشایارشاه روی تخت سلطنت نشست، تغییر و تحولات مذهبی زیادی انجام شد و حضور بابلی ها در شهر پارسه از این دیدگاه پرسش برانگیز است که آیا هخامنشیان با تعامل مذهبی جامعه کاهنان بابلی در دوره داریوش مواجه بوده اند یا خیر.

عسگری درباره ابعاد این بنا توضیح داد: این بنا در ابعاد 33 در 33 متر با دیوارهایی به پهنای 10 متر و هزاران آجر که تمام نمای بیرونی آن دارای آجر لعاب دار  است ساخته شده است و در داخل آن نیز اتاقی به ابعاد 10 در 10 متر وجود دارد.

وی گفت: پس از 5 سال مطالعه و کاوش، با کشف خط میخی بابلی _ آکدی و مطالعه نقوش سمبل های ایزدان بابل در بنا متوجه شدیم که این بنا متعلق به آغاز دوره هخامنشی است که تا کنون در شهر پارسه ناشناخته مانده بود.

سرپرست هیات کاوش و باستان شناسی در شهر پارسه ادامه داد: برنامه مطالعات این فصل از کاوش ها تا چند روز دیگر به پایان می رسد منتها با توجه به اشیای باقی مانده از این کاوش، مطالعات همچنان ادامه دارد تا بدانیم این بنا حکومتی است یا مذهبی. اما تردیدی در این وجود ندارد که بسیار بزرگ بوده و برای ساخت آن به پشتوانه حکومتی احتیاج داشته است با این حال می تواند یک بنای مذهبی از دوره هخامنشی نیز باشد.

وی درباره بقایای به جا مانده از این بنا گفت: سازه های معماری متعددی از بنا به جا مانده که بیشتر آنها آجرهای لعاب دار و یک کتیبه میخی است که در موزه تخت جمشید نگهداری می شوند.

وی ادامه داد: این بنا یک بنای بزرگ حکومتی است که تا به حال به دست آمده و در معماری آن به صورت گسترده از آجر به جای سنگ استفاده شده و زمان ساخت آن نیز در دوره کوروش بوده است.

وی به یکی از شگفتی های معماری در این بنا اشاره کرد و گفت: از ملات اندود قیر در بین آجرهای ساختمان به منظور جلوگیری از نفوذ رطوبت در بخش فندانسیون آن استفاده شده است.

عسگری گفت: امیدواریم به دلیل اهمیتی که این بنا در تاریخ ایران دارد همچنان بتوانیم کارهای مطالعاتی آن را در سال های آینده ادامه دهیم. بسیاری از بخش های تخت جمشید هنوز مطالعه نشده و به حفاظت جدی نیاز دارد چون هنوز آثار ناشناخته بسیاری در آن باقی مانده است.

وی تصریح کرد: از چند سال پیش تیم مشترک ایران و ایتالیا به سرپرستی من و دکتر پی یر فرانچسکو کالیری از دانشگاه بولونیای ایتالیا برنامه مطالعاتی شهر پارسه را انجام می دهیم که در این بین پژوهشکده میراث فرهنگی، بنیاد پژوهشی پارسه- پاسارگاد با ما همکاری کردند و اداره میراث فرهنگی استان فارس نیز به حمایت از ما برخاستند. تصاویر خبرگزاری میراث فرهنگی از بنای کشف شده در نخت جمشید را می بینیم: