وضعیت سد داریوش هخامنشی


هر دم از این باغ بری میرسد


و باز هم افتضاح مسئولان

اخه تا کی باید در مورد بناهای تاریخی و مهم کشور بی تفاوت باشیم


نمیدونم چی بگم


قضاوت باخودتون


آنطور که فعالان میراث‌فرهنگی به خبرگزاری میراث‌فرهنگی اطلاع داده‌اند وضعیت سد داریوش هخامنشی در شرایط عادی توصیف نمی‌شود. آسیب‌های طبیعی، میزان رطوبت و نم‌زدگی را در این اثر تاریخی افزایش داده و به‌تازگی محل تجمع زباله و تعداد کثیری از معتادان شده است.
 
«علیرضا صادقی امیری» فعال میراث‌فرهنگی در این باره می‌گوید: ایرانیان در گذر تاریخ بویژه دوره هخامنشی مهارت بسیاری در سدسازی و پل‌سازی داشته‌اند. در این میان سد داریوش هخامنشی (سنگ دختران) که در تاریخ 1 /9 /1388 به‌شماره 27514 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده نمونه‌ای کم‌نظیر و تقریبا سالمی در ساختار مهندسی سازه به‌شمار می‌رود.

صادقی امیری همچنین تاکید کرد: با وجود ارزش‌های معماری که این اثر تاریخی دارد اما بسیار مهجور واقع شده است. این درحالی است که آسیب‌های عوامل جوی و رودخانه و سد درودزن سبب شده که سد داریوش هخامنشی با نم‌زدگی و افزایش رطوبت مواجه شود.

به‌گفته این فعال میراث‌فرهنگی، نم‌زدگی و رطوبت از یک سو، تغییر کاربری این اثر تاریخی به پاتوق معتادان باعث شده که گردشگران از بازدید سد داریوش هخامنشی خودداری کنند. در این میان پل قاجاری مشیر که در دشت ارژن واقع شده و در تاریخ 4 /5/ 1387 به‌شماره 2411 در فهرست  آثار ملی ایران قرار گرفته وضعیت مشابه سد داریوش هخامنشی را دارد و از  روند تخریبی و آسیب‌های معتادان در امان نمانده است. 

طبق اطلاعات و تصاویر موجود، برکه‌، نیزارها، تاق چشمه و حجره‌های این بناهای تاریخی به‌جای آنکه جاذبه‌ای برای گردشگران محسوب شود تبدیل به مکان امن معتادان شده است. فعالان میراث‌فرهنگی از مدیران و مسئولان سازمان میراث‌فرهنگی انتظار دارند که نسبت به حفاظت از این آثار تاریخی تلاش بیشتری داشته باشند. چراکه‌ تجمع زباله‌ در پیرامون بنا و رودخانه، حجم بالای یادگاری نویسی در بدنه پل‌ها و فرو ریختن پایه های پل‌ها از سال‌های گذشته این آثار را رو به‌ویرانی قرار داده است.

کشف گنجینه های جالب و شگفت انگیز از دل خاک+ تصاویر

در یک جستجو، باستان شناسان گنجینه های جالب و شگفت انگیزی پیدا کرده اند که در مورد شیوه زندگی زمان های قدیم اطلاعاتی به ما می دهد. 

 

هم ترازی اسرارآمیز سنگ ها در پرو، سنگ های اطراف رصدخانه در جنوب پرو به دلیل اهمیت کیهانی برای کسانی که در اینجا زندگی می کردند. 

 

زن و شوهری که با هم به خاک سپرده شده اند. آرامگاهی در ترانسیلوانیا که قدمت آن به قرون وسطی می رسد. به گفته آدریان روسو از موسسه باستان شناسی و تاریخ هنر از کلوج ناپوکا، این مثل یک راز است و همچین تدفینی در آن زمان نادر است. او می گوید اینطور به نظر می رسد مرگ وی از یک آسیب جدی و شکسته شدن لگن باشد. با توجه به این واقعیت زن جوان در همان زمان سالم بوده اما بعد از مرگ شوهر اون نیز می میرد. او می گوید زن خودکشی نکرده چون در یک مکان مقدس به خاک سپرده شده است.

 

بقایای مویایی شده که 15 سانتی متر است در صحرای آتاکاما در شیلی.

 

حلقه گرد در یک میدان در قرن چهارم سال 1785 در نزدیکی شهر روم باستان است که در انگلستان به نمایش گذاشته شده است.

 

معبدی که امروز خرابه ای از آن باقی مانده است. این غار یک پدیده طبیعی نادر است.

 

این جمجمه در جزیره لازارتو در نزدیکی ونیز پیدا شده که متعلق به قرون وسطی است. کاوشگران معتقدند مایع کنار دهان او نشان می دهد، جمجمه متعلق به یک خون آشام است. در زمان های قدیم قبرهای قدیمی را باز می کردند و یک جسد جدیدتر در آن می گذاشتند. در دهان خون آشام ها آجری قرار می دادند تا نتواند آزاری به کسی برساند.

 

موسسه ملی انسان شناسی و تاریخ مکزیک در بررسی های خود گفت: بومیان آمریکا از 2500 سال پیش سنگ های تزئینی قیمتی و نیمه قیمتی روی دندان ها می گذاشتند. دندان هایی که بیشترین تزئین را دارند متعلق به مردان هستند و این تزئینات متعلق به طبقات خاص اجتماعی بوده است.

زیرزمین های عجیب دنیا +عکس


این قبرستان عجیب و وحشتناک در زیر شهر پاریس واقع شده است. در بعضی از مکان های این قبرستان جمجمه ها و اسکلت ها را به شکل صلیب در کنار هم قرار داده اند....

در میان تمام جاذبه های گردشگری دنیا، مکان های زیرزمینی شاید مخوف تر، مرموز تر و جذاب تر از همه باشند که هر سال هزاران توریست برای تماشای آنها راهی کشورهای مختلف می شوند. در این جا نگاهی داریم به ۵ مکان شگفت انگیز زیرزمینی که گردشگران ماجراجو را شیفته خود می کنند!

 

۱٫ گورستان زیر زمینی پاریس

این گورستان قرون وسطایی در پایان قرن ۱۸ به دستور دولت برای ایجاد گورهای دسته جمعی بنا شد. این قبرستان عجیب و وحشتناک در زیر شهر پاریس واقع شده است. در بعضی از مکان های این قبرستان جمجمه ها و اسکلت ها را به شکل صلیب در کنار هم قرار داده اند. بخشی از گورستان به موزه تبدیل شده و عموم مردم از آن بازدید می کنند.

 

۲٫ کوپر پدی در جنوب استرالیا

کوپر پدی یکی از عجیب ترین مکان های دنیا است.این مکان زیر زمینی یکی از غنی ترین منابع عقیق است. پس از کشف یک عقیق بزرگ در سال ۱۹۱۵ توسط یک کارگر باعث شد عده زیادی برای کشف عقیق به این محل هجوم بیاورند و آن را حفر کنند. پس از مدتی این معدن به یک شهر بزرگ زیر زمینی تبدیل شد که شامل کلیسا, هتل, مغازه و حتی زمین گلف است.

 

۳٫ غار باتو در مالزی

این غار در سال ۱۸۸۱ میلادی به وسیله یک جستجو گر امریکایی کشف شد. در شمال شهر کوالالامپور و در حدود ۱۱ کیلومتری مرکز آن واقع گردیده. این مکان در طول دوران استعمار به عنوان یک منطقه تفریحی و پس از آن به عنوان مخفیگاهی برای کمونیست ها بود و امروزه به عنوان محل مهمی برای عبادت و پرستش هندوهاست.

این محل در ایام عید هندوها مملو از جمعیتی می شود که با دیدن هزاران عابد حیرت زده می شوند! بدن های این عابدان با قلاب ها و سوزن ها و سیخ های فلزی سوراخ شده و منظره های عجیب و خشنی را به وجود آورده است. در این محل پلکانی بزرگ با ۲۷۲ پله وجود دارد که بازدیدکنندگان با بالا رفتن از آن به داخل معبد هدایت می شوند.

 ‌

۴٫ معدن شفابخش رادون در مونتانا

این معدن در سال ۱۹۲۴ برای استخراج نقره و سرب ایجاد شد اما مدتی بعد به دلیل داشتن مواد رادیواکتیو و گازهای مضر رادون تعطیل شد. در سال ۱۹۴۹ یک خانم که از معدن بازدید می کرد بعد از چند بار رفت و آمد متوجه شد که بیماری نادرش درمان شده و هیچ اثری از آن نیست. بعد از تحقیقات متوجه شدند که دوز این مواد بسیار کم است و مکان مناسب برای پرتو درمانی و درمان بیماری های نادر است. صاحبان این معدن به شما توصیه می‌کنند برای ساعاتی در این مکان استراحت کنید و لذت ببرید.

۵٫ معدن نمک ویلیچکا در کراکف لهستان

«معدن نمک ویلیچکا» در نزدیکی شهر «کراکف» قرار دارد که یکی از قدیمی‌ترین معادن نمک در حال کار جهان است. این معدن که از قرن سیزدهم میلادی تا سال ۲۰۰۷ به صورت مداوم در حال تولید نمک بوده، بیش از ۳۰۰ کیلومتر طول داشته و به لطف ده‌ها مجسمه و یک صومعه که در بدنه صخره‌های کوهستانی آن ایجاد شده یکی از مهم‌ترین جاذبه‌های گردشگری کشور لهستان به شمار می‌رود.
 

گردشگران می‌توانند مناطق مختلفی همچون اتاقی بزرگ با دیوارهای نمکی، دریاچه‌ای زیرزمینی و نمایشگاه‌هایی از تاریخ معدن نمک را در این مکان تماشا کنند. در حدود ۱,۲ میلیون نفر سالانه از این معدن بازدید می‌کنند.

بهشت کوچک دروازه صحرا +عکس

واحه شبیکا در جنوب تونس در نزدیکی توزور در غرب دریاچه نمکی و خشک شده شوط الجرید در قلب کوه ها و بیابان واقع شده است.

 شبیکا ، یک واحه طبیعی است که به منزله بهشت کوچکی در دروازه صحرا است. این واحه به اندازه ای زیبا است که هر سال توریست های زیادی با پیمودن مسیری طولانی به دیدن آن می روند. بهشت کوچک دروازه صحرا.

            
واحه شبیکا که در دره ای کوهستانی و بیابانی واقع شده است.

           
تصویر روستای شبیکا که در حاشیه واحه ایجاد شده است. در سال 1969 در پی بارش باران های شدید و عدم توانایی خاک صخره ها در جذب آب این روستا توسط سیلاب تخریب شد. از آن پس تنها بخشی از ساکنان آن خانه های خود را دوباره ساخته و در محل باقی ماندند.

ادامه نوشته

فرهنگ ما ایرانیان ...


این است فرهنگ ما ایرانیان ...

در بناهای بزرگ دنیا مانند دیوار چین و اهرام ثلاثه مصر
کتیبه هایی یافت شده که این عبارات در آن حکاکی شده بود:
اگر برده ای در هنگام کار آسیب دید او را گردن بزنید!

ولی در پارسه (تخت جمشید)
در کتیبه های یافت شده نوشته شده:
اگر کارگری (فرق کارگر با برده بسیار است) در هنگام کار در این بنا آسیب دید شاهنشاهی هخامنشی موظف است تا آخر عمر وسایل امرار معاش او را بدون هیچ منت و چشم داشتی پرداخت کند!

به افتخار ایران و به کوری دشمنان سرزمینمون



طولاني‌ترين آبشار مصنوعي ایران

مديرعامل سازمان زيباسازي شهرداري اهواز گفت: آبشار رنگين‌كمان كارون طولاني‌ترين آبشار مصنوعي در كشور است كه طول آن از يك‌سو 150 متر و از سوي ديگر به 200 متر مي‌رسد و در كناره‌هاي پل هفتم اهواز ايجاد شده است.

ارسلان جعفري‌شهني در گفت ‌وگو با ايسنا، منطقه خوزستان، اظهار كرد:‌ محيط شهري اثر مستقيمي بر ذهن و روان شهروندان دارد و هرچه محيط زندگي از خشونت سختي اشباع شده باشد، رفتار شهروندان هم متاثر از اين محيط، خشن مي‌شود؛ در مقابل هرچه محيط شهري ‌آرام‌تر بوده و رنگ‌هاي ملايم در فضاهاي شهري استفاده شود، رفتار شهروندان هم ملايم‌تر مي‌شود.


وي افزود: ارتقای كيفيت فضاهاي شهري و عناصر متنوع سازنده محيط از مهمترين وظايف شهرداري است و در اين زمينه مي‌توان از عناصري مانند آب، نور، گياه و زمين استفاده كرد. شهر اهواز داراي اقليمي خاصي و‌ آب و هوايي گرم است و گذر طولاني‌ترين رودخانه كشور از ميان اين شهر، تضاد زيبايي ايجاد كرده است. اگر اين تضاد به‌درستي مورد استفاده قرار گيرد، مي‌توان با استفاده از عنصر آب، موجب زيبايي منظر شهر شد و اين ظرفيت موجود را براي بهسازي شهر به كار برد.

جعفري‌شهني تصريح كرد: با استفاده از رودخانه كارون و ساختارهاي فيزيكي متفاوت پل‌ها مي‌توان تركيبي از نورپردازي و آبنماها را در شهر ايجاد كرد؛ نورپردازي پل «سفيد»، نخستين اقدامي بود كه در اين زمينه انجام شد و پروژه نورپردازي و آبنماي پل هفتم هم شب گذشته به بهره‌برداري رسيد. نورپردازي پل هشتم اهواز هم بزودي آغاز مي‌شود و در اين پروژه، با استفاده از دو عنصر آب و نور، تركيبي زيبا ايجاد مي‌شود.

مديرعامل سازمان زيباسازي شهرداري اهواز خاطرنشان كرد: در اين پروژه 6 الكتروپمپ 90 كيلواتي، آب را به بالاي پل انتقال مي‌دهند و پس از فيلتر كردن، آب از ارتفاع 35 متري به صورت آبشار در 2 رديف به پايين سرازير مي‌شود. 2 هزار و 750 نازل تمام‌استيل در اين آبشار استفاده شده و روشنايي و نورپردازي اين آبشار هم از طريق750 لامپ LED و 80 پروژكتور رنگي اجرايي شده است.


ادامه نوشته

آشنایی با قلعه های ایران (2)

در ایران قلعه های بسیاری وجود دارد که هر کدام بازمانده از دوران خاصی هستند و در شهرها و روستاهای سراسر کشور پراکنده شده‌اند. هر کدام از آنها زیبایی خاص خود را دارند. برای  آشنایی بیشتر از قلعه های دیدنی کشور خودمان، ایران در ادامه مطلب با ما همراه باشید.

قلعه ایرج (تهران - ورامین)


قلعه ایرج در نزدیکی دهکده جعفرآباد، در شمال شرقی ورامین قرا دارد. این قلعه به شکل مستطیل است و ساختمان آن با خشت و گل ساخته شده و یکی از بزرگ‌ترین قلعه‌های ایران به حساب می‌آید. قلعه ایرج یکی از بی‌نظیرترین قلعه‌های خشتی جهان است و با ارتفاع 50 فوت با وسعت 200 هکتار در دوران ساسانی ساخته شده اما به علت عدم حفاظت‌ از آن به شدت آسیب دیده است. ابعاد داخلی شمال - جنوب قلعه ایرج ورامین 1214 متر و ابعاد شرقی - غربی آن 1150 متر است که با هیچ یک از قلعه‌های خشتی و تاریخی جهان قابل مقایسه نیست. درون دیوارهای قطور قلعه ایرج راهروهایی تعبیه شده که برجک‌های دیده‌بانی را به هم وصل می‌کرده است. ملات دیوارها از خشت و آجر است. در بیرون محوطه قلعه نیز سنگرهایی قرار دارد.


قلعه پرتغالی‌ها (هرمزگان)

قلعه پرتغالی‌های هرمز که در ضلع شمالی این جزیره و در ساحل دریا قرار دارد، مهم‌ترین قلعه باقی مانده از روزگار تسلط پرتغالی‌ها بر سواحل و جزایر خلیج فارس است. این قلعه به فرمان آلفونسو آلبرکرک دریانورد پرتغالی در سال 1507 میلادی، در محلی موسوم به مورنا احداث شد. قلعه به شکل چند ظلعی نامنظم است. ساختمان آن بسیار محکم است و دیوارهایی به قطر 3.5 متر با چند برج به ارتفاع 12 متر دارد.


قلعه پرتغالی‌های هرمز شامل انبارهای اسلحه، آب انبار بزرگ، اتاق‌های سرباز خانه، زندان، کلیسا، مقر فرماندهی و تالار است.


ادامه نوشته

بهرام چوبین نابغه ی جنگ


اسپهبد بهرام مهران معروف به بهرام چوبین از قهرمانان ملی ایران در دوران ساسانیان به شمار می رود. او در ری به دنیا آمده بود و از خانواده مهران بود. در دوران ساسانیان بهترین افسران ارتش ایران از خاندان مهران برخاسته بودند. بهرام به علت بلندی قد و عضلانی بودن اندام به چوبین (مانند چوب) معروف شده بود. وی از سوی شاهنشاه ایران، خسرو هرمز فرمانروا چارك شمال باختری بود (یك چهارم قلمرو ایران، از ری تا مرز شمالی گرجستان و داغستان کنونی شامل ارمنستان، آذرپایگان و کردستان). در آن زمان، ایران به چهار ابر استان تقسیم شده بود كه هرکدام را چارک نوشته اند. وی از میهندوستان بنام ایرانی است که وفاداری خود را به اثبات رسانده است. برخی از تاریخ نگاران بر این باورند که دودمان سامانیان که باعث احیای فرهنگ و زبان فارسی شد از نسل بهرام چوبین هستند.

کارهای بزرگ
ساخت جنگ افزاری تازه بهرام چوبین هنگام بازدید از محل فوران نفت خام در ناحیه بادکوب (باکو) در ساحل جنوبی غربی دریای مازندران و آگاهی از قدرت اشتعال این ماده، تصمیم گرفت که از آن نوعی سلاح تعرضی ساخته شود و این کار به مهندسان ارتش واگذار شد. ظرف مدتی کوتاهتر از یک سال، پیکانی ساخته شد که بی شباهت به راکت های امروز نبود و این پیکان حامل گوی دوکی شکل آغشته به نفت خام بود که از روی تخته ای که بر پشت قاطر قرارداشت با كشیدن زه پرتاب می شد. طرز پرتاب آن بی شباهت به کمان نبود. دستگاه از یک زه (روده خشك شده) و چوب گز (نوعی درخت مناطق خشک) ساخته شده بود که آن را بر تخته سوار می كردند و دارای یک ضامن بود و پنج مردخدمه آن را تشکیل می دادند که دو نفر از آنان کمانکش بودند، نفر سوم نشانه گیری می کرد و فرمانده این آتشبار بود، مرد چهارم مامور شعله ورساختن قسمت آغشته به نفت خام (پیکان) بود و مهمات رسانی می کرد و نفر پنجم مواظب قاطر بود و از هر واحد آتشبار، هشت نیزه دار دفاع می کردند.

جنگ با چینیان
28 نوامبر سال 588 میلادی ، ارتش ایران در جنگ با خاقان « شابه » در بلخ از سلاح تازه ای که در آن نفت خام بکار رفته بود استفاده کرد. در این جنگ فرماندهی ارتش ایران را ژنرال بهرام مهران معروف به بهرام چوبین برعهده داشت که در تاریخ نظامی جهان از او به عنوان یک نابغه رزم نام برده اند. "هرمز" شاه وقت از دودمان ساسانیان، وقتی شنید كه خاقان شمال غربی چین وارد اراضی ایران در شمالشرقی خراسان (تاجیکستان فعلی و شمال افغانستان) شده، بلخ را مرکز خود قرار داده و عازم تصرف کابل و بادغیس است. ژنرالهای ایران را به تشکیل جلسه ای در شهر تیسفون (مدائن نزدیک بغداد) پایتخت آن زمان ایران فراخواند و تصمیم خود را به اخراج خاقان از ایران به آنان اطلاع داد و خواست که ترتیب کار را بدهند. هرمز گفت که طبق آخرین اطلاعی که به ارتشتاران سالار (ژنرال اول ارتش ایران) رسیده، «خاقان شابه» دارای 300 هزار مرد مسلح و چند واحد فیل جنگی است.

ژنرالها پس از تبادل نظر، بهرام چوبین را برای انجام این کار خطیر برگزیدند و او پذیرفت. بهرام از میان ارتش پانصد هزار نفری ایران، 12 هزار مرد جنگدیده 30 تا 40 ساله (میانسال) را برگزید که اضافه وزن نداشتند و میهندوستی آنان قبلا به ثبوت رسیده بود و بیش از سایرین قادر به تحمل سختی بودند و در جنگ سواره و پیاده تجربه داشتند. وی به هر سرباز سه اسب اختصاص داد و با تدارکات کافی عزم بیرون راندن زردها را از خاک وطن کرد. بهرام به جای انتخاب راه معمولی، از تیسفون به اهواز رفت و سپس از طریق یزد و کویر خود را به خراسان رساند به گونه ای که خاقان متوجه نشده بود.

بهرام که در جنگ اعتقاد به روحیه سرباز بیش از هر ابزار دیگر داشت هر دو روز یک بار سربازان را جمع می کرد و برای آنان از اهمیت وطندوستی و رسالتی که هر فرد در این زمینه دارد سخن می گفت و آنان را امید ایرانیان می خواند ـ مردمانی که می خواهند آسوده و در آرامش و با فرهنگ خود زیست کنند. خاقان زمانی از این لشکر کشی آگاه شد که بهرام تنها چهار روز تا بلخ فاصله داشت، و چون شنید كه بهرام با كمتر از 13 هزار نفر آمده است چندان نگران نشد و با تمامی مردان قادر به حمل سلاح خود که مورخان یکصد تا سیصد هزار تن گزارش کرده اند به مقابله با بهرام شتافت. بهرام به واحدهای آتشبار (نفت اندازان) توصیه کرد که حمله را با پرتاب پیکانهای شعله ور آغاز کنند و ادامه دهند تا آرایش سپاهیان خاقان بر هم خورد و قادر به تنظیم آن هم نباشند و به سواران کماندار (اسواران) گفت که همزمان با حمله نفت اندازان با تیر چشم فیلها را هدف قرار دهند، و در این جریان، خود با دو هزار سوار زبده قرارگاه خاقان را مورد حمله قرار داد. خاقان که انتظار حمله مستقیم به مقر خود را نداشت دست به فرار زد که کشته شد، سپاه عظیم او متلاشی گردید و پسر وی نیز بعدا به اسارت درآمد و جنگ فقط یک روز طول کشید که از شگفتی های تاریخ نظامی جهان است.

پیکار با خسرو پرویز
هنگامی که بهرام سرگرم پس راندن خاقانیان به آن سوی کوههای پامیر و سین کیانگ امروز بود، شنید که در پایتخت، پسر شاه (خسرو پرویز) بر ضد پدرش کودتا کرده است که برق آسا خود را به تیسفون در ساحل دجله رساند. خسرو پرویز فرار کرد و به امپراتور روم پناهنده شد و بهرام تا تعیین شاه بعدی زمام امور را به دست گرفت که پرویز فراری با دریافت کمک از امپراتور وقت روم به جنگ او آمد. قسمتی از ارتش ایران هم به پرویز پیوستند که بهرام پس از چند زد و خورد مختصر، خروج از صحنه سیاست را بر ادامه برادرکشی و قتل ایرانی به دست ایرانی که امری ناپذیرفتنی بود ترجیح داد و به خراسان بازگشت و تا پایان عمر در همانجا باقی ماند. به نوشته برخی از تاریخ نگاران، سامانیان که باعث احیاء زبان فارسی و فرهنگ ایرانی شدند از نسل بهرام چوبین هستند.

جوانمردی کوروش بزرگ در برابر پانته آ و آبراداتاس

داستان از این قرار است که مادی ها پس از برگشت از جنگ شوش غنایمی برای خود آورده بودند که بعضی از آنها را برای پیشکش به نزد کوروش آوردند. از آن جمله زنی بود بسیار زیبا که گفته می شد زیباترین ه زنان شوش به حساب می آمد و پانته آ نامیده می شد وشوهر او به نام آبراداتاس برای ماموریتی از جانب پادشاه خود به ماموریت رفته بود.

چون وصف زیبایی زن را به کوروش گفتند و نیز از آبراداتاس نام بردند کوروش گفت صحیح نیست که این زن شوهردار برای من شود و او را به یکی از ندیمان خود سپرد تا او را نگه دارد تا هنگامی که شوهرش از ماموریت بازگشت او را به شوهرش بازسپارند.

در این هنگام اطرافیان کوروش با توصیف زیبایی های این زن به او گفتند لااقل یک بار او را ببین شاید که نظرت عوض شد! اما کوروش گفت : نه , می ترسم او را ببینم و عاشقش بشوم و نتوانم او را به شوهرش پس بدهم …

ندیم کوروش که مردی بود به نام آراسپ و پانته آ را به او سپرده بودند عاشق این زن شد و خواست که از او کام بگیرد. به ناچار پانته آ از کوروش درخواست کمک کرد و کوروش نیز آراسپ را سرزنش کرد و زن را از دست او نجات داد و البته آراسپ مرد نجیبی بود و به شدت شرمنده شد و در ازای آن کار به دنبال آبراداتاس رفت (از طرف کوروش) تا او را به سوی ایران فرا بخواند.

سپس آبرداتاس به ایران آمده و از ما وقع اطلاع حاصل یافت. پس برای جبران جوانمردی کوروش برخود لازم دید که در لشکر او خدمت کند.

می گویند در هنگامی که آبراداتاس به سمت میدان جنگ روان بود پانته آ دستان او را گرفت و در حالی که اشک از چشمانش سرازیر بود گفت: قسم به عشقی که من به تو دارم و عشقی که تو به من داری… کوروش به واسطه جوانمردی که حق ما کرد اکنون حق دارد که ما را حق شناس ببیند. زمانی که اسیر او و از آن او شدم او نخواست که مرا برده خود بداند ونیز نخواست که مرا با شرایط شرم آوری آزاد کند بلکه مرا برای تو که ندیده بود حفظ کرد. مثل اینکه من زن برادر او باشم.

خلاصه اینکه در جنگ مورد اشاره آبراداتاس کشته می شود و پانته آ به بالای جسد او می رود و به شیون وزاری می پردازد. کوروش به ندیمان پانته آ سفارش می کند که مواظب باشند کاردست خودش ندهد . شیون و زاری این زن عاشق هنوز در گوش تاریخ می پیچد و تن هر انسانی را به لرزه در می آورد که می گفت : افسوس ای دوست باوفا و خوبم ما را گذاشتی و در گذشتی … به درستی که همانند یک فاتح در گذشتی

پس از آن در پی غفلت ندیمه چاقویی که همراه داشت را در سینه خود فرومی کند و در کنار جسد شوهرش جان می سپاردهنگامی که خبر به کوروش می رسد ندیمه نیز از ترس خود را می کشد آری چنین است که بزرگمردی به نام کوروش در تاریخ جاودانه می شود.

در لغت نامه دهخدا ذیل عنوان "پانته آ" و نیز در "کوروشنامه گزنفون" این داستان نقل شده است.

ایرانی را پاس بدارید...

اعراب به ما آموخته اند:به جای خوراک بگوییم غذا،که خود به ادرار شتر میگویند!!! برای شمارش خودمان بجای تن بگوییم نفر،که خود برای شمردن شتر به کار میبرند!!! بجای واق واق سگ بگوییم پارس،که نام اصالت ماست!!! اینکه بگوییم شاهنامه را اخرش خوش است،چون که اخر شاهنامه ایرانیان از اعراب شکست میخورند!!! آیا وقت آن نرسیده فرهنگ ریشه ای خود را از این همه نا آگاهی رها کنیم؟؟؟!!!

وای بر ما که از گفته های خود ناآگاهیم!!!!

بیایید در گفتار با همدیگر پارسی(ایرانی) بگوییم نه فارسی(عربی)...