مهرداد دوم و رومیان

مهرداد دوم و رومیان
 
روز آغاز جشن مهرگان بود و نمایندگان کشورهای گوناگون همراه با هدایایی نفیس به کاخ فرمانروای ایران در شهر صد دروازه ( دامغان امروزی ) وارد می شدند عجیب ترین هدیه مربوط می شد به کورنلیوس سولا فرمانده ارشد روم که سه دختر بسیار زیبا به پادشاه ایران هدیه نمود .
 آن سه دختر آنقدر زیبا بودند که همگان از دیدن آنها شگفت زده شدند . نماینده روم گفت فرمانروای ما به پاس آرامش مرز هایمان این سه بانوی زیبا که همه از نجیب زادگان کشورمان هستند را تقدیم پادشاه ایران زمین می کند .
پس از پایان مراسم رایزن ارشد مهرداد دوم ( اشک نهم ) که پیری سالخورده بود نزد فرمانروای ایران آمد و گفت کشور روم  بزودی به ایران یورش خواهد آورد اشک نهم با تعجب گفت او امروز سه پریزاد به ما هدیه کرد ! چگونه فردا به ایران خواهد تاخت ؟
آن پیر سالخورده گفت وقتی دشمن از آرامش مرزها سخن می گوید و هدیه به این خاطر می فرستد بدین معناست که به این آرامش وفادار نیست و آن را خواهد شکست این سه خوبرو را هم از برای گرفتار نمودن دل فرمانروا فرستاده است . 

اشک نهم با شنیدن این سخن سران ارتش ایران را فرا خواند و از آنها خواست لشکریان را آماده رزم نموده و به سوی باختر ایران و مرز های روم حرکت کنند . روزی که لشکر ایران از میان رودان گذشت لشکر آماده به رزم کورنلیوس سولا در پیش روی آنها ایستاده بودند .
رومیان پس از دیدن دهها هزار جنگاور آماده به رزم ایران در بهت فرو رفتند ، کورنلیوس سولا نامه ایی برای اشک نهم فرستاد و در آن نامه پایبندیش را به پیمانهای گذشته یادآوری نموده و با لشکرش از برابر سپاه ایران دور شد .
اندیشمند برجسته کشورمان ارد بزرگ می گوید : پیران اندیشمند به ریشه ها می پردازند نه به شاخه ها .
و اشک نهم پشتیبان اندیشه های رایزنان دانای خویش بود . اندیشمندانی که پیشاپیش آینده را پیش بینی می نمودند .
و بدین گونه بود که ایران در دوران مهرداد دوم به پنهاورترین دوران دودمان اشکانیان رسید
 

آشنایی با قوم بلوچ و نگرش بلوچی

اقشار ، اقوام ، گروه های متعدد زبانی و فرهنگی ، اقلیت های مذهبی و غیر مذهبی ، گروه های متنوع جماعتی و …  ترکیب متنوعی از مردمان یک سرزمین راشکل می دهند . این اقوام باوجود تفاوت های متعدد با حضور در کنار یکدیگر به وحدت و یگانگی مردمان یک سرزمین را شکل می دهند درعین حال به دلیل زبان,گویش,فرهنگ و نگرش های مختلف به غنای فرهنگی آن سرزمین کمک می کنند.

بلوچ یکی از این اقوام است که علاوه بر ایران در کشورهای پاکستان و افغانستان هم مستفر هستند. بلوچ های ایرانی در استان سیستان و بلوچستان و به طور مشخص تر در بخش بلوچستان ایران زندگی می کنند و می توان گفت با وجود فرهنگ بسیار غنی نسبت به سایر اقوام ایرانی کمتر شناخته شده اند.

همسایگی با کشورهای محرومی چون افغانستان و پاکستان ، رفت و آمد سهل الوصول افغانی ها و در نتیجه قاچاق مواد مخدر و نیز اعتیاد از مشکلات جدی این منطقه محسوب می شود . بلوچ‌ها بیشتر به ارتباط درونی تمایل  دارند  خویشاوندی آنهاصرفا بر اساس «ازدواج درون قومی» انجام می‌شود.

با این وجود بلوچستان ایران مهد حضور بلوچ ها است که به همراه دیگر اقوام کشورمان هویت ایرانی را بازنمایی و معرفی می کند.

تاریخچه قوم بلوچ:

 

منابع و شواهد نشان می‌دهد که بلوچ‌ها پیش از ظهور اسلام در بلوچستان حضور نداشته‌اند. آنها تبار آریائی داشته به احتمال خیلی قوی ساکن شمال ایران – کوه‌های البرز و دریای خزر – بوده‌اند. آن‌ها سال‌ها در ارتش ایران باستان نقش داشته و سرانجام احتمالاً در زمان خسرو انوشیروان، از شمال به کوه‌های کرمان کوچانده شدند. علاوه بر این‌ها زبان، شعر، موسیقی و اعتقادات و باورهای آنان نشانگر ویژگی‌های مشترک فرهنگی این قوم با دیگر اقوام است.

"لرد کرزن" در کتاب خود آورده است: «در مورد ریشه قومی بلوچ‌ها اجماع نظر وجود ندارد. دو نظریه محور بحث‌های موجود است. نظریه ریشه ایرانی (آریائی)، نظریه ریشه عربی. در گذشته انتساب بلوچ‌ها به عرب‌ها و انتصاب به حمزه عموی پیامبر اسلام (ص) مایه غرور آن‌ها بود… اما نخبگان حاضر بلوچ این انتساب را معتبر نمی‌دانند و معتقدند که فاقد مستندات تاریخی است».

جغرافیای بلوچستان:

 

بلوچستان ایران در استان سیستان و بلوچستان واقع شده است. از لحاظ طبیعی استان شامل دو قسمت جداگانه به نام‌های سیستان و بلوچستان است. «سیستان در شمال استان و نیز در شرق ایران و بلوچستان در جنوب این منطقه واقع شده است».   بلوچستان از شمال به سیستان و افغانستان، از جنوب به دریای عمان، از شرق به پاکستان و از غرب به کرمان در خراسان منتهی می‌گردد.


بلوچستان به چهار بخش تقسیم می‌شود: بخش‌های سرحد، سراوان، بمپور و مکران. ولی از نظر جغرافیای تاریخی شامل دو بخش است: 1- ناحیه شمالی (سرحد) 2- ناحیه جنوبی (مکران).  ساختار سیاسی – اجتماعی سنتی در بلوچستان متأثر از جغرافیای منطقه میان دو بخش شمالی و جنوبی متفاوت است.

بخش شمالی زندگی قبلیه ای و وابسته به گله داری دارد و در بخش جنوبی بیشتر زندگی بر پایه کشاورزی جریان دارد و زندگی قبلیه ای به قدرت بلوچستان شمال نیست.

مهم ترین شهرهای بلوچستان عبارتند از : زاهدان ، چابهار ، سراوان ، خاش ، نیک شهر و ایران شهر .

 

مذهب:

در سرزمین بلوچستان و در طوایف بلوچ  تسنن به ویژه شاخه حنفی مذهب غالب است.  البته «در بین بخش‌هایی از آن شیعه هم وجود دارد از جمله «ایل بامری» و «ایل عبداللهی» شیعه مذهبند».
شاخه‌ای از بلوچ‌ها که عمدتاً در حوزه‌های ساحلی مکران و کراچی پاکستان پراکنده‌اند (در حدود 500 تا 700 هزار نفر)، زیکری (Zikri) هستند این گروه معتقد به عیسی مسیح (ع) هستند.


«در اعتقادات و باورها و سنن مذهبی جامعه بلوچ آثار و نشانه‌های از مذاهب ابتدائی نظیر «آنیمیسم»  را نیز می‌توان دید. نمونه‌هائی از این باورها و شعائر که درواقع نمودی از تاریخی ناشناخته و نمونه قابل ملاحظه‌ای از فرهنگ‌پذیری و تاثیرگذاری محیط زیست و نحوه معیشت را نشان می‌دهند می‌توان در زندگی روزمره مردم منطقه به عیان دید».


«اعتقاد به زارها و بادها نیز یکی از ارکان اعتقادی مردم  بلوچستان را تشکیل می‌دهد بنا به اعتقادات عامه، زارها موجوداتی غیرانسانی‌اند که در جسم انسان راه یافته و با بیمار ساختن او تا حد مرگ به آزار او می‌پردازند. تنها راه نجات فرد مبتلا توسل به «بابا» یا «مامای» زار است که با تشکیل مجالس خاص و خواندن اوراد و استفاده از آلات موسیقی زار را از تن بیمار بیرون می‌کنند… اعتقادات دیگر هم‌چون اعتقاد به جن‌ها و دیوها نیز در میان عامه رواج دارد که اهمیتشان به پای زارها و بادها نمی‌رسد. بعضی از محققین نفوذ این اعتقادات در منطقه را نتیجه تجارت بردگان آفریقائی و سکونت بخشی از آن در منطقه مزبور می‌دانند بنا به اعتقادات ایشان شباهت فراوانی بین این شعائر و باورهای ابتدائی مردم آفریقا وجود دارد».
«از جمله موارد اعتقادی دیگر مردم اعتقاد به مشایخ است. قداست این شیوخ تا حدی است که مزار آن‌ها به عنوان زیارت‌گاه به شمار می‌آید».  درواقع آن‌ها مراجع تقلید بلوچند.

گردش گری و توریسم:
بلوچستان ایران به دلیل محروم بودن در عین حال ترس مردم از ناامنی ها ی مرزی آن کم تر مورد توجه گردش گران و توریست های داخلی و خارجی قرار گرفته است با این وجود جنبه هایی از گردش گری را به صورت بالقوه در بطن خود دارد . از جمله در بخش جاذبه های طبیعی ، کشور ایران با داشنن 9 ذخیره گاه زیستی ( اکوتوریسم ) مقام نهم را در جهان به خود اختصاص داده است . بالغ بر 4.9 میلیون هکتار (48 منطقه) از این ذخیره کاه ها مربوط به مناطق حقاظت شده است که 2 مورد آن در بلوچستان ایران واقع شده است به نام های "گاندو" و "خرس سیاه" .

منطقه حفاظت شده " گاندو" با وسعتی در حدود 3830 هکتار در جنوب شرقی چابهار واقع شده و به لحاظ دارا بون اکوسیستم خاص و شرایط زیستی مناسب برای تمساح ، تنها زیستگاه عمده این جانور در کشور ایران به حساب می آید .  هم چنین شرایط خاص اکوسیستم رودخانه ای این منطقه امکانات زندگی نوعی ماهی عجیب به نام " گل خور" را فراهم آورده که قادر به زیست در آب های کم عمق و بستر گلی رودخانه است .  منطقه حقاظت شده "خرس سیاه" که در ارتفاعات شمالی شهر های قصر قند و نیک شهر قرار دارد با وسعتی حدود 2400 کیلومتر مربع و با ارزش زیست محیطی بسیار بالا گونه ای منحصر به فرد از خرس سیاه را در خود جای داده است . این دو منطقه محل زندگی انواعی از حیوانات است و به دلیل جلوه های دیدنی خاصشان می توانند جاذب سیاحان و گردش گران داخلی و خارجی باشند .گل فشان ها از دیگر عوارض طبیعی دیدنی و تماشایی ناحیه هستند .


در بخش جاذبه های علمی و پژوهشی آثار تاریخی ، اماکن باستانی و موزه ها مطرحند . در منطقه بلوچستان به دلیل مرزی بودن و شرایط جنگی خاص قلعه های زیادی ساخته شده  که عمده آن ها مربوط به دوره های تاریخی ایران در قبل از اسلام است . به نظر نمی رسد که این قلعه ها امکانی از گردش گری قومی را برای بلوچ ها ایجاد  نماید .
"مقبره امام زاده سید غلام رسول" در چابهار ، "درخت کهنسال مکرزن" در نیک شهر و "قبرستان قدیمی گشت" در سراوان از جمله مناطقی هستند که صرفا جاذب گردش گران محلی منطقه بلوچستان است .
"شهر سوخته" و "شهرهای باستانی زرنج" در شهرستان زابل امکان جذب توریست را در صورت رسیدگی و ایجاد امکانات و توجه سازمان گردش گری پیدا خواهد نمود . گر چه این آثار تاریخی در بخش سیستان واقع شده و نه بلوچستان ولی وجود آن در استان سیستان و بلوچستان امکان مطرح کردن هویت بلوچی را در پی خواهد داشت .


در بخش جاذبه های ورزشی-تفریحی می توان از پتانسیل کوه های تفتان در 25 کیلومتری شهر خاش ، کوه بزمان در ایران شهر و کوه خواجه در 10 کیلومتری زابل یاد کرد که امکان کوه نوردی و ورزش های کوهستانی را در بطن خویش دارد . هم چنین به دلیل هم جواری بلوچستان با دریای عمان در نتیجه شکل گیری پدیده های طبیعی چوم سواحل ، خلیج و هورها (سواحل شنی) ، سواحل شمالی خلیج چابهار و کنارک علاوه بر کارکرد بوم شناختی ، چشم اندازهای زیبا ، قابلیت های تفریحی –گردشی یافته اند . هم چنین بندر چابهار به عنوان یک بندر دیدنی امکان ورزش هایی چون قایق سواری و اسکی روی آب را جهت توریست های بالقوه فراهم می کند .
"پارک تیسکوپان" و "باغ تاریخی تیس" به ترتیب در شمال شرقی چابهار و در دره تیس ، نیز "دره سبز رودخانه سرباز" همگی از جلوه های زیبا و طبیعی منطقه بلوچستانند که جایگاهی ویژه در توریسم حداقل توریسم داخلی فراهم می کنند .

لباس و غذا:

«شکل پوشش گروه‏های انسانی ارتباط مستقیمی با شرایط اقلیمی، فرهنگی و قومی هر منطقه دارد هم‎چنین معرف ذوق و هنر، آداب و سنت‎های جوامع بشری است. یکی از موضوعاتی که بیش‎از همه توجه انسان را در بدو ورود به سیستان و بلوچستان جذب می‎کند تنوع رنگ در پوشاک است».
لباس بلوچ‎ها طی زمان تغییراتی کرده ولی هم‎چنان نمایشگر پوشاک ویژه مردم این منطقه است. نام و مشخصات برخی البسه مرد بلوچ که به‎طور سنتی سفید رنگ است عبارتند از:
1- پاک     : عمامه‎ای گرد که بر سر می‎بندند.
2- مسر    : دستمال سر، شبیه عمامه می‏بندند.
3- کلاه سوپی    :  عرقچین است و در مسجد و عبادت برسر می‎گذارند
4- چکن‎دوز    : کلاه دست‎دوزی شده اعیانی
5- جامگ    : پیراهن مردانه‎ای است گشاد و جادار
6- لنگ    : پارچه‎ای است که به دور گردن می‎آویزند
7- گنج پراک    : زیر پیراهن
8- پاجامک    : شلوار گشاد و چین‎دار بلوچی است
9- سرین‎بند    : کمربندی است پارچه‎ای برای شلوار
10- شال    : کت پشمی که زمستان می‎پوشند
11- سواس و پوزا    : کفشی است که با برگ خرمای وحشی می‎بافند
12- دوبنده    : پاافزاری است که با پوست گاو می‎سازند
13- کوش    : کفش چرمی
14- کرو    : جوراب پشمی برای زمستان

در بلوچستان عمدتا بنا به اقلیم خاص منطقه ای غذای مخصوص به آن اقلیم طبخ می شود . برای مثال ماهی مهمترین غذای مردمان چابهار و کنارک است و انواعی از خوارک ماهی توسط آن‎ها طبخ می‎شود و یا در آن بخش‎هائی از استان که درخت نخل وجود دارد غذاهای خرمائی بیشتر مورد مصرف است و در مناطقی با ظرفیت کشاورزی و دامپروری خوراکی هایی از گندم و گوشت حیوانات به مصرف می رسد .




تقدیم به قوم عزیز بلوچ

درود بر مردانگیتان


دانلود کتاب بررسی پیدایش و تکامل خط در ایران و جهان


نام کتاب :  بررسی پیدایش و تکامل خط در ایران و جهان

نویسنده :  سیاوش مصطفوی

زبان کتاب :  پارسی

تعداد صفحه :  ۶۲

قالب کتاب : PDF

حجم فایل :  ۲,۱۶۰  کیلوبایت

 

ادامه نوشته

آرامگاه استر و مردخای(درخواستی)

آرامگاه یا بُقعه استر و مردخای جزء مهم‌ترین زیارتگاه های یهودیان ایران و جهان است. این مقبره جزء آثار میراث فرهنگی ایران ثبت شده‌است. وجود این زیارتگاه، عامل مهمی در شکل گیری و تداوم حضور جامعه یهودی در همدان بوده‌است.

مقبره استر و مردخای در مرکز شهر همدان، ابتدای خیابان دکتر شریعتی قرار دارد.

مقبره استر و مردخای

ادامه نوشته

نبرد پلاته

بعد از بازگشت خشایار شاه به ايران مردونیه به یونانیان پیشنهاد داد که تبعیت


 ایران را بپذیرند و گفت که در این صورت در امور داخلی خویش آزادند. اما


آنان این پیشنهاد را رد کرده جنگ دوباره در گرفت. مردونیه آتن را باز هم به


تسخیر درآورد اما درمحل پلاته صدهزار یونانی در مقابل وی صف آرایی کردند.


 در ابتدا تصور می‌شد که ایرانیان پیروز هستند چراکه نهایت دلاوری را نشان


 دادند اما این گونه نشد. مردونیه در آغاز جنگ در اثر تیری که به وی اصابت


 کرد کشته شد و سپاه بی سردار ایرانی نبرد بی حاصلی را آغاز کرد که تنها سه


هزار ایرانی از آن جان سالم بدر بردند.

 

داستان های تاریخی

داستان های تاریخی

نوشته اند: زمانی كه نادر شاه افشار عزم تسخیر هندوستان داشته در راه كودكی را دید كه به مكتب می‌رفت. از او پرسید: پسر جان چه می‌خوانی؟ - قرآن. - از كجای قرآن؟ - انا فتحنا.... نادر از پاسخ او بسیار خرسند شد و از شنیدن آیه فتح فال پیروزی زد. سپس یك سكه زر به پسر داد ؛ اما پسر از گرفتن آن اباکرد. نادر گفت: چر ا نمی گیری؟ گفت: مادرم مرا می‌زند . می‌گوید تو این پول را دزدیده ای. نادر گفت: به او بگو نادر داده است. پسر گفت:-مادرم باور نمی‌كند. می‌گوید: نادر مردی سخی است . او اگر به تو پول می‌داد ، یك سكه نمی‌داد. زیاد می‌داد. حرف او بر دل نادر نشست. یك مشت پول زر در دامن او ریخت. از قضا چنانچه مشهور تاریخ است در آن سفر بر حریف خویش محمد شاه گورکانی پیروز شد.



ادامه نوشته

ظهور سزار (نبردهاى دوران سزار)

امپراتورى رم در دوران طلایى خود فرماندهان بزرگى به خود دید اما شاید در بین آن ها نتوان مردى به قدرت سیاسى، فرماندهى و
جنگاورى سزار پیدا کرد. سزار طى سال هاى 70 تا 44 قبل از میلاد در عرصه سیاسى و نظامى رم ظاهر شد و توانست طى این سال ها
امپراتورى رم را در شمال آفریقا و جنوب غرب اروپا تثبیت کند و در شمال سنگی نترین ضربات را به گل ها بزند و حتا درانگلستان
نیرو پیاده کند.

قیام بردگان

رم در دهه 60 و 70 قبل از میلاد در اوج قدرت بود. این قدرت عظیم در این زمان به دلیل آن که حکومت اشکانیان در ایران در
ابتداى کار بود و کارتاژ نیز نابوده شده بود، دشمنى نداشت و با قدرت نظامى گرى و سیستم برده دارى در حال توسعه خود بود، قیام
بردگان به دلیل آن که قیام داخلى بود، مى توانست خیلى سریع توسعه یابد و امپراتورى را از هم بپاشد
اما وجود مردان بزرگ جنگى در رم که این کشور را بسیار قدرتمند کرده بود و از طرف دیگر اسپارتاکوس نیز به دلیل عدم
برخوردارى از نیروهاى تربیت شده و فرمان پذیر نتوانست به سان یک سردار نظامى از پیروزى هاى خود بهره جوید.

ادامه نوشته

روایت سرپرستى سایکس از نبردهاى مهرداد ششم و رم

سرپرستى سایکس در کتاب تاریخ ایران خود درباره پادشاه قدرتمند پونت مى نویسد

دولت غربى رم بیفکند، چون لشکرى به کفایت تحت اختیار رمى ها نبود. به پرکاموس هجوم برد و مردم مناطق مذکور را تا 5سال از

مالیات معاف کرد. از طرف دیگر مردم ایتالیایى ساکن حوزه آسیا را قتل عام کرد و نیروى دریاى او دلوس و پیرائوس را ضبط کرد و

اوضاع مهرداد تا قبل از ورود سولا خوب بود اما عاقبت ورود سردار رمى سبب « آتن و بیش تر شهرهاى یونان هم به او اقتدا کردند

شکست مهرداد شد.


ادامه نوشته

اقداماتي كه داريوش بزرگ در مصر انجام داد

داريوش سه سال نخست سلطنتش را صرف سركوب شورشهاي داخلي و تثبيت اوضاع
ايران و ميانرودان و ارمنستان كرد. او درسند بغستان گزارش نسبتا مفصلي دربارة يكايك شورشها
ارائه كرده و همه را ناشي از ارادة اهورامزدا دانسته است. او در اين سند خاطرنشان كرده كه در
مصر نيز برضد او دست به شورش زده اند . داستان اين شورش چنين است كه چون داريوش
به سلطنت نشست آرياند فرمانرواي پارسي مصر كه منصوب كام بوجيه بود با او به مخالفت
برخاست و در صدد برآمد ك ه مصر را ازحيط ة نظارت داريوش خارج سازد .

ادامه نوشته