تا به حال به اين فكر كرده ايد كه چرا اين همه سنگ نبشته در گذشته و در زمان قاجار از

كشور خارج شد؟پس مطلب زير را بخوانيد:

"گرچه ابن اثيرمورخ معروف شرق در تاريخ خود از كوروش نام برد ولي ما پادشاه بزرگ ايران را از زماني مي شناسيم كه كتاب هاي اروپايي در ايران خواننده پيدا كرد.

اسم كوروش فقط از يكصد و شصت سال پيش از اين به گوش ما خورده است و در آغاز تنها چند تن از خواص اطلاع حاصل كردند كه در ايران باستان پادشاهي بزرگ به نام كوروش وجود داشته است.اروپايياني هم كه براي تحقيق تاريخي به ايران آمدند ما را از نتيجه ي تحقيقات خود بدون اطلاع گذاشته و نبايد از اين حيث خرده گرفت(عده اي حتي كوروش را از قبايل وحشي مي دانستند)

"سرهنري-راولين سون" خاور شناس و محقق انگليسي كه به ايران آمد و كتيبه هاي بيستون را خواند هنگامي كه در ايران به سر مي برد در تمام اين كشور حتي يك نفر هم وجود نداشت كه بتواند بفهمد آن مرد راجع به كتيبه هاي بيستون(بهستون) چه مي گويد و او هم كه در ايران يك مستمع پيدا نكرد به اروپا رفت و نتيجه ي تحقيقات خود را در غرب منتشر كرد.

حتي "پروفسور كامرون" آمريكايي كه 15 هزار كتيبه ي تخت جمشيد را خواند در ايران مستمع پيدا نكرد و نتيجه ي تحقيقات خود را در غرب منتشر كرد.

البته لازم به ذكر است كه در مورد كوروش هخامنش 4هزار كتاب در دنيا وجود دارد و كسي تنها مي تواند در مورد او اظهار نظر كند كه تمامي اين كتاب ها را خوانده باشد.

كتزياس مي گويد:كوروش ايرانيان را مبدل به يك ملت صنعتي كرد و طوري صنايع ايران در دوره ي هخامنشيان پيشرفت كرد كه از كشورهاي ديگر براي فرا گرفتن صنعت به ايران مي آمدند و پس از مدتي كارآموزي به وطن خود مراجعت مي كردند

آربان مي گويد:حقي كه كوروش بر گردن ايرانيان دارد به قدري زياد است كه هرگز ايراني ها نخواهند توانست آن را ادا كنند و هر قدر او را تجليل كنند سزاوار است.

اين نوشته تنها نوشته ای تاریخی است همین...